رییس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین و همتای ایرانیش حسن روحانی روزهای ۷ و ۸ فروردین با هم دیدار میکنند.
با توجه به گفتههای تهران تایمز، هر دو طرف بیشتر از ۱۰ سند همکاری در مسائل اقتصادی و سیاسی آماده کردهاند.
این دیدار که در مسکو برگزار میشود، بحث در اطراف ماهیت واقعی جنگ سرد و روابط تهران و مسکو را برجسته کرد.
با توجه به نظر غربیها، نومحافظه کاران و استراتژیستها راهی برای توقف همکاری نظامی ایران و روسیه در سوریه وجود دارد و همراه با راستگرایان اسراییل که معتقدند که تا زمانی که ایران و روسیه متحد صف مقدم علیه سرنگونی بشار اسد هستند آنها نمیتوانند راه حل مستقیم و رودرروی دیپلماتیکی در پایان دادن به جنگ داخلی سوریه را ببینند.
در این بخش ایران به یک ائتلاف با حزبالله و شبه نظامیان شیعیش که بطور عمده از جنگجویان پاکستانی، عراقی و افغانستانی تشکیل شده، علاقه دارد . این گروههای نظامی بدون دولت برای بازپسگیری حلب میجنگند. شهری که نشان از شورش علیه دولت سوریه است.
نویسنده در ادامه مقاله میافزاید با توجه به مصاحبههای شخصی من با مقامات رسمی فرانسه در آن زمان، در نوامبر ۲۰۱٦ گروههای نظامی متحد ایران و دولت سوریه روزانه دچار ۱۰ تا ۱٥ صدمات مرگبار میشدند.
از سوی دیگر روسیه مشتاق است که نهادهای دولت سوریه را حفظ کند اما از گروههای نظامی شیعه که تبلیغ دینی میکنند، مانند حزبالله و شبهه نظامیان حمایت نمیکند. روسیه میخواهد که بازیگر اصلی در خاورمیانه باقی بماند.
اما آیا طلسم پایان جنگ سرد ایران و روسیه قابل درک است؟
نویسنده مقاله در ادامه خاطر نشان میکند که با توجه به دیداری که با کارشناسان امورخاورمیانه در اواخر فوریه در مسکو داشتم روسیه هیچ منافعی در بودن شریک کوچکتر با ایالات متحده آمریکا درجنگ علیه دولت اسلامی موسوم به داعش ندارد و مشتاق است که روابط دوستانه با تهران را حفظ کند که بعنوان یک قدرت سلطهگر ظاهر میشود.
از زمان جنگ اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان در سال ۱۹۹۰، تهران و مسکو بی اعتمادی مشترکی نسبت به قدرتهای غربی دارند و ممکن است با گروههای شورشی سنی ارتباط برقرار کنند.
و روسیه نسبت به دولت ترامپ در شک و تردید است چون قبلا غیر قابل پیشبینی بودنش، ثابت شده است.
نویسنده مقاله در ادامه افزوده است که نتیجه منطقی این است که روسیه استراتژی دیپلماتیکش در داشتن روابط حسنه با کشورهای منطقه نظیر ایران، اسراییل و پادشاهیهای نفتی خلیج فارس، میباشد.
روسیه هیچ شکی در ادامه نفوذش در روابط دوستانه با ایران در معامله با آمریکا ندارد و آن در بدست آوردن امتیازاتی نظیر آسان کردن تحریمهای اقتصادی که مسکو را از زمانی که کریمه را ضمیمه خود کرد را هدف قرار داد.
او باید قادر باشد که این را انجام دهد و باید همکاری با ایران را در زمینه جنگ دو کشور در منطقه علیه داعش و در مناطق استراتژیک بسیار مهم مانند فعالیتهای اتمی غیر نظامی، تقویت کند.
روسیه بطور جاری در احداث دو راکتور اتمی در نیروگاه هستهای بوشهر در سواحل خلیج فارس به ایران کمک میکند. و سیستم ضد هوایی اس ۳۰۰ را در کشور آماده کردهاست.
نویسنده همچنین در مقاله اشاره میکند که در مواجهه با دولت ترامپ که به نظر میرسد که از حد فاصل رقبایش ایران و روسیه نگران است و روسیه بیشتر احتمال دارد که موضع میانهای اتخاذ کند همچنان که در جریان تنشها ایران و غرب در دوره رییس جمهوری جورج دبلیو بوش( ۲۰۰۰ – ۲۰۰۸ )، اتخاذ کرده بود.
روسیه پس از آن با تهدیدات آمریکا در بکارگیری فشار علیه ایران برای حل مسئله اتمی و سیاست امریکا در تحریمهای یک طرفه علیه ایران مخالفت کرده بود.آنچه که تصیم روسیه را در حضور مداخله نظامی در جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱٥ تغییر داده است، تلاشهای برجسته ایران و روسیه است در مبارزه با تروریسم “گروههای جهادی” بخصوص آن دسته که ایران برچسب تکفیری بر آنها زده است.
آیا خاورمیانهای نو توسط روسیه هدایت میشود؟
بالا و فراتر از یک تعمیق ضمنی روابطی که از ظهور خاورمیانه نو در حال برخاستن است، حضور نظامی روسیه در سوریه منجر به اتحاد جدید نظامی این دو کشور علیه گروههای سنی جهادی شده است اما مداخله نظامی روسیه در سوریه همچنین چالش نظریه نظامی ایران در امنیت منطقهای را به دنبال دارد.
از زمان انقلاب سال ۱۹۷۹ ایران که دولتی ایجاد کرد که حول یک قدرت دینی میچرخد، تهران در مورد نیاز به کشورهای آسیایی غربی (نامی که ایران بر خاور میانه میگذارند) در عقب زدن تمام نظامیان مداخله گر از قدرتهای خارج از منطقه، پافشاری کرده است.
نویسنده مقاله همچنین در باره دیپلماتهای ایرانی مطالبی مینویسد که این دیپلماتها اغلب بین کشورهای مستقل شناخته شده منطقه نظیر کشورهایی مانند ایران، روسیه و