وجود بیش از 500 هزار حاشیه نشین در بلوچستان که محروم از امکانات رفاهی ،بهداشتی ،تحصیلی و اموزشی هستند و از جمعیت فقیر استان محسوب می شوند در کنار امار بالای بیش از 70 درصد فقر مطلق مردم استان و بیکاری موجود در استان با امار بالای 70 درصدی و همچنین وجود بیش از 300 هزار کودک بازمانده از تحصیل با امار سوء تغذیه بالا بیانگر یک تراژدی انسانی و نسل کشی است که حاکمیت عمدا برای رفع این معضلات و مشکلات کاری از پیش نبرده بلکه از سویی به افزایش امار محرومیت و فقر بومیان افزوده است.
امار جمعیتی بلوچستان با وجود اینکه در سانسور شدیدی قرار دارد و بیش از سه میلیون جمعیت را در خود جای داده است با وجود بیش از 500 هزار حاشیه نشین و از سویی امار بالای فقر و بیکاری بالای 70 درصدی ،و در کنار آن با دارا بودن بالاترین امار فقر و ترک تحصیلی ،بهداشتی_سوء تغذیه و مرگ و میر کودکان و مادران باردار،و بالاترین امار بیماران گرفتار بیماریهای عفونی و خونی بیانگر یک ترازدی بزرگ انسانی است و همانگونه که عرض کردم حاکمیت نسبت به وضعیت بد بومیان بلوچستان بی توجه و از سویی فشارهای اقتصادی و ناامنی های انتظامی اطلاعاتی بر علیه بومیان منطقه بیداد می کند .
بومیان بلوچستان از رفاه عمومی و امنیت شغلی در استان محروم و در منگنه شدید قرار دارند و در طول بیش از سه دهه عملا هیچ گامی برای رفع این مشکلات برداشته نشده است و از سویی فقر و بیکاری و تبعیض به عمد از سوی حاکمیت تزریق شده است و امار ناهنجاریهای اجتماعی را که در نتیجه فقر و بیکاری و خشونت دولتی است افزایش داده است. و از سویی نگاه حاکمیت جهت رفع معضلات حاشیه نشینی با تهدید و تخریب آلونک های این مردمان گرفتار مصیبت می باشد و با تخریب و غصب زمین ها و منازل مردم به امار ناهنجاری ها و مشکلات افزوده است.