معلم غیر بومی و فارسی زبان به این بچه و دیگر دانش آموزان دبستانی اش گفته است که فردا کار دستی درست کنید و تاکید کرده است که با دست خودتان کار دستی درست کنید و این بچه که در سن هفت سالگی در حال تحصیل زبان دومش است متوجه سخنان معلم خود نشده است و گمان کرده که باید از دستان خود کار دستی درست کند!!
به همین دلیل دهها خار را در دست خود فرو کرده تا به دستور معلم عمل کرده باشد. یا شاید هم از ترس تنبیه و بازخواست معلم درد گسلیدن این همه خار را در دستان خود تحمل کرده.
در این تصویر به روشنی میتوانیم ببینیم و درک کنیم که ۱» لزوم تدریس زبان مادری و ۲»لزوم استفاده از معلمان بومی که مسلط به زبان دانش آموزان همان مدرسه باشند.
اجتناب ناپزیر است علاوه بر این واقعیتهای تلخی که این تصویر برایمان بیان میکند و به ما گشزد میکند که ۳» معلمانی که در حال تدریس در مدرسه های بلوچستان هستند تمام مشغولیتشان خواندن عبارات نوشته شده در کتب درسی دانش آموزان است و به خود زحمت نمی دهند که ساعتی برای توجیه و تفهیم مطالب آموزشی وقت بگذارند.
درد دیگری که این تصویر به ما میفهماند دردی است که بگمانم ریشه تمام مشکلات بلوچستان است و آن ۴» عدم توجه والدین به تدریس فرزندان خود میباشد. پدران و مادران بی خیال و بعضا خوشخیال بلوچ ما فرزندان خردسال خود را به مدرسه ای میسپارند که گویا مدرسان آنجا خودشان هستند.