سعید شیرزدا: «مرگ من عصیان یک زندگی است که نمی‌خواهد بمیرد»

0
1036

سعید شیرزاد، فعال حقوق کودکان و زندانی سیاسی کورد که مدت 34 روز است  با لبان دوخته در اعتصاب غذا بسر می بردنامه ای منتشر نموده است و طی آن، مرگ خود را  عصیان یک زندگی عنوان نموده است  که نمی‌خواهد بمیرد.

وضعیت این زندانی سیاسی کورد بسیار وخیم و در لبه مرگ گزارش شده است اما تاکنون جمهوری اسلامی حاضر به پذیرش تقاضاهای وی و پایان بخشیدن به این وضعیت و نجات جان وی نبوده است.

متن پیام سعید شیرزاد، به شرح زیر است:

«مرگ من عصیان یک زندگی است که نمی‌خواهد بمیرد»
از تاریخ چهارشنبه، ۱۷ آذر ماه در اعتراض به ضرب‌وشتم زندانیان، بازداشت خانواده‌ها در سالن ملاقات، جلوگیری از اعزام زندانیان به بیمارستان علی‌رغم داشتن مجوز از طرف دادستانی، عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان بیمار (از جمله محمد نظری، کریم معروف‌عزیز، اصغر قطان، فرهاد اقبالی) و … که به دستور محمد مردانی، ریاست زندان صورت گرفته است، اعتصاب غذا و لب‌دوزی کردم. در آخرین نمونه از این رویه‌ی ناعادلانه، بهنام موسیوند هنگامی که در اعتصاب غذا بود، مورد ضرب و شتم قرار گرفت و با ویلچر به بیمارستان منتقل شد.

همان‌طور که در نامه‌ی اعتصاب غذا اعلام کرده بودم، این اعتصاب به‌هیچ عنوان شخصی نیست. لذا با توجه به ادامه‌ی رویه‌ی مذکور که حتی مواردی از آن‌ها منجر به مرگ زندانیان شده است، به این اعتصاب ادامه می‌دهم. بلکه این‌گونه صدای محبوس‌شده‌ی زندانیان دربندی باشم که صدای بی‌صدایشان را فریادرسی نیست.

این نوشته را با شعری از “کارو” شاعر درد و رنج و فقر به پایان می‌رسانم، که انتهای این راه هرچه باشد، چیزی جز پیروزی نیست:
من می‌میرم … اما مرگ من، مرگ زندگی من نیست …
مرگ من انتقامی است که زندگی من از جعل‌کننده‌ی نام خود می‌گیرد …
من می‌میرم تا زندگی زیر دست و پای مرگ نمیرد …
مرگ من عصیان یک زندگی است که نمی‌خواهد بمیرد!

سعید شیرزاد