مصاحبه ای اجمالی با فرزین کرباسی روزنامه نگار، فعال سیاسی ومدنی کرد، دررابطه با مسائل مربوط به امورزنان

0
1459

تهیه وتنظیم: فرانک الماسی


با توجه به وضعیت نابسامان حقوق بشر در ایران و مخصوصا حقوق زنان، طبق آمار و ارقامهای منتشره حکومتی و فشارهای سیستماتیک بر زنان و افزایش بیکاری روزافزون سعی بر آن است که گزارشی اجمالی از رویدادها و مسائل مربوط به زنان ایران در 4 سال اخیر در جامعه ایران روی داده است ارائه شود. در این رابطه مصاحبه ای کوتاه با جناب آقای فرزین کرباسی روزنامه نگار، فعال حقوق زنان و فعال سیاسی انجام شده است. متن این مصاحبه به شرح ذیل می باشد:

 با نگاهی به وضعیت جنبش زنان ایران و زنان کرد و همچنین پرداختن به فعالیت زنان خارج از ایران ، هم اکنون موقعیت زنان در ایران و کردستان از لحاظ اقتصادی،اجتماعی و سیاسی به صورت است ؟

فرزین کرباسی: برای پاسخ به این مسئله که آیا وضعیت زنان ایران و مخصوصا زنان کرد چگونه است ، باید عرض کنم که وضعیت جامعه ایران از نظر سیاسی؛ از نظر اجتماعی ، به طور کلی ناهماهنگ و نابسامان است، چون درجمهوری اسلامی با توجه به فشارهایی که از طرف خود حکومت به طرف مردم وارد می شود و مسائل ومصائب مختلفی گریبانگیراجتماع میشود ، و زنان هم به عنوان بخش بزرگی ازاجتماع ازاین قاعده مستثنی نیستند وقاعدتا زیر فشارمضاعف خواهند بود.هم از منظراقتصادی، اجتماعی و سیاسی و از همه مهمتر از لحاظ حقوقی ، کلا جامعه زنان وضعیت ویژه ای را درقیاس با زنان دیگراجتماع را درکشورهای دیگردارا میباشند. باتوجه به فشارهای بین المللی وحقوق بشری بردستگاه های مختلف ایران و مسائل داخلی که امروز درایران حاکم است، منجمله محاصره اقتصادی که جامعه جهانی و آمریکا روز به روز برحکومت ایران وارد می کند. می توان گفت این فشارها به نوعی درجامعه به صورت ناهنجاری هایی اجتماعی توی اقتصاد ایران نیزخودرا نشان می دهد و جامعه زنان یکی از قربانیان این مسئله میباشد. درچند وقت گذشته یک آمارازاطلس و از زنان ایران منتشر گردید که من مطالعه می نمودم فاصله بین زنان و در مناطق مختلف ایران بسیارازهم دور ودارای فاصله طبقاتی مختلفی است ، بعنوان مثال زنانی که در سیستان و بلوچستان زندگی می کنند رنجهای مضاعفترو روزمره ای را تحمل می کنند، ازجمله آنها می توان به بیسوادی، فقدان بهداشت ، فاصله ازآگاهی وسهمی که باید زنان از اشتغال و مسائل تعلیم و تعلم، داشته باشند، اشاره نمود وبه نوعی جبرفرهنگی دراین مناطق بیشترنمایان است. وتحلیلی به صورت کلی در “اطلس” ازآن صحبت شده است. فاصله بین زنان در مناطق مختلف ایران بسیار زیاد است، و این موضوع نشان ازآن است که وضعیت کلی زنان در ایران بسیار اسفبارمیباشد، و طبق نظرسنجیهای بین المللی سهمی که 44 کشوراین را تقسیم بندی را کرده اند ، ایران دررتبه 39 قرار دارد. ازنظرآماری نیز این امرخود بیانگرونشان ازمحدود کردن سیستماتیک جامعه زنان میباشد. جمهوری اسلامی با سیاستهای که درمقابل زنان پیش گرفته، با ایجاد محدودیت ها و اون مسائلی که از منظر یک سیستم دینی و یک ایدئولوژی بسته مذهبی به این مقوله نگاه می کند. روز به روز مسئولین حکومتی درتلاشند که دایره فعالیت زنان را تننگتر کنند. و این زنان هستند که با مقاومت، خود را ازاین تنگنا ومخمصه هدفداروازاین قاعده وچارچوب به بیرون ثوق می دهند. به طورکلی اززمان روی کارآمدن حکومت اسلامی ایران تاکنون زنان ازمناسبی برخوردارنبوده اند. وخود این امرمغایرقوانین سازمانهای بین المللی وحقوق بشری وهمچنین مخالف منشورحقوق شهروندی دولت روحانی میباشد. درمقابل جامعه زنان نیزبه طرق مختلف دربرابرحجمه فشارحکومت ایران مبارزه میکنند. وشکل مبارزاتی آنان درقیاس با سالهای گذشته بیشترخود رانمایان کرده است. منجمله این مبارزات را میتوان دردانشگاهها، اشتغال، تعلیم و تربیت، و… مشاهده نمود. البته نباید این مسئله را نادیده گرفت که سهم زنان درموارد فوق دراستانها وحتی درشهرهای کوچک وبزرگ متفاوت است. بدین معنا سطح آموزش وزیر ساختهای فرهنگی درمرکزواستانهای مرجع درقیاس با دیگرنقاط ایران ازجمله استانهای محروم کردستان، کرمانشاه، سیستان وبلوپستان، خوزستان، و مناطق حاشیه نشین ایران به نوعی این تبعیض بیشتروسیاستهای اعمال شده حکومت ودستگا ههای مرتبط هدفدارتراست.

پس از روی کار آمدن روحانی بعنوان رئیس جمهور چه طرح و لایحه ایی مبنی بروضعیت زنان به مجلس ارئه شده است ؟ و همچنین وضع موجود زنان ایران بدنبال ارائه این طرح ها و لوایح، ارزیابی شما ازجامعه زنانچیست ؟زنان ایران درچه موقعیت وجایگاهی قرار می گیرند؟

فرزین کرباسی: در مورد این پرسش میتوان گفت دولت روحانی با یک سری شعارهای فریبنده وارد عرصه سیاسی کشور شد، وهمچون دیگروعده های انتخاباتی و مواردی که اعلام شده وعده اجرایی نمودن آنرا به جامعه داده بود هیچ کدام ازآنها به مرحله اجرا درنیامده ویا حداقل آن صورت گرفته است.وبه آنها جامه عمل نپوشانده است. ونتوانست در قالب یک دولت کارآمد و یک دولت محورگرا ظاهربشود، و علیرغم اینکه وعدهای زیادی را درقالب دولت امید، به مردم داد، واجتماع را به پای صندوق رای کشاند. و ما شاهد بودیم که باآن صحبت ها و شعارهای فریبنده توانست رای بخشی ازاجتماع و بخصوص جامعه زنان را به خود جلب بکند، و پس ازجریانات وحوادث سال 88 که کشتار وسیعی توسط نیروهای سرکوبگروافراد تندروعلیه مردم را شاهد بودیم، ودرآن مقطع زمانی فشاری که به مردم تحمیل شد، گویای نوعی تفکر غالب شد، که دولت روحانی توانایی یک سری اصلاحات را دارد، ولی درعمل دیدیم که درطول 4 سال گذشته نه توانایی اجرایی کردن وعده ها را داشته و نه توانسته در قالب یک سیستم نسبی کمترین توقعات به حق مردم را به جا بیاورد. اصولا ما باید ریشه این مشکل را درقالب حاکمیت جمهوری اسلامی دید، در قالب اون سیستمی که برایران حاکم است. در اینجا مغلطه ای که صورت می گیرد این است که گویا یک نوع ایدئولوژی فکری را درمیان اجتماع رواج می دهند که اگر شخصی بیاد وآن شخص بتواند معجزه ای انجام دهد. همه ما می دانیم که در سیستم جمهوری اسلامی فرد به تنهایی نمیتواند هیچ کاری را به صورت مستقلانه انجام دهد. زمانی که رئیس جمهورپلانی را مطرح میکند، باید ازفیلترورصد سیستم ولایت فقیه، قانون اساسی ومجلس البته ” مجلس فرمایشی وفرمالیته” که اصولا راکد وتوان اجرایی ندارد، باید عبورکند. ودراین خصوص دستگاهه ای امنیتی، سپاه پاسداران، دستگاه قضایی که همگی به نوعی زیر چترولوای رهبری هستند، واردعمل خواهند شد، وبه نوعی تداخل غیراصولی این ارگانها هدفداروبا حمایت شخص رهبرایران خواهد بود. بویژه مسئاله ومقوله جامعه زنان که از اول انقلاب تا کنون پاشنه اشیل وبرای تمامی مراحل عمری جمهوری اسلامی میباشد. چونکه زنان همچون دیگر اقشارجامعه هیچوقت شکست را نپذیرفته و بیشترین مقاومت را داشتند. در مقابل رژیم جمهوری اسلامی با تمام فشارهایی که بر زناناعمال کرده، اعم از مسئاله حجاب، مقوله وراثت، ارث و… قوانین اسلامی و شرع اسلام، تمامی این مسائل ضد زنا و ضد بشریت وانسانی بوده و درمقابل زنان با این جریانات کاملا مقابله کرده اند، در اصل قانون 21 اساسی جمهوری اسلامی معطوف به زنان است و دولت موظف وکلف شده که حقوق زنان را درهمه ابعاد وجهات، در موازین اسلامی پرداخت کند. خود موازین اسلامی و قانون اسلام باحقوق زنان درتناقض و برعلیه زنان است. اعم ازارثیه زنان نصف مردان، شهادت دادن زنان. در خیلی از موارد حقوقی واجتماعی خود قانون اسلامی مغایر با قوانین انسانی زن است. با این وجود وبا توجه به شرایط کنونی، نمیتوان انتظار داشت که شخص یا سیستمی بر قانون ضد زن یا قانون کلی موجود درجامعه تغیری ایجاد کند. بااین حال من فکر نمیکنم که نه دولت روحانی بلکه هیچ دولتی در قالب جمهوری اسلامی بتواند تغیر و تحول بزرگی یا به اصطلاح معجزه ای برای تحقق واحقاق حقوق زنان انجام دهد .

این وضعیت برای زنان مناطق کردنشین ایران چگونه خواهد بود؟

فرزین کرباسی: در مورد زنان کرد واستان کردستان این تبعیض، عدم امکانات، مسئاله ظلم همه جانبه وفراگیر، مسلما چندین برابرخواهد بود. وقتی درتهران که مرکزکشوراست و تمام امکانات اولیه وثانویه ازهمچون شغل امکان دسترسی به تحصیل و دانشگاه و تمامی مواردی که در چارچوب وحق اولیه یک جامعه است را دارا میباشد. قاعدتا دراستانهای مرزی ومناطق حاشیه ای کردنشین همچون کردستان که مسلما از نظر سیاسی زیر فشاروکاملا ملیتاریزه شده است. ازدید اقتصادی زیر فشار چند برابری، قطعا بدترازسایراستانهای مرجع می تواند باشد. ما نمونه های آن را در جامعه به وضوع میبینیم. عدم امکانات، فقدان زیرساختهای اقتصادی، جبرفرهنگی وجغرافیایی نبود شغل برای شهروندان مدنی، جوانان، افراد تحصیل کرده، وقتی جامعه وحتی اقلیتهای قومی، زبانی، مذهبی، زیرفشاروبصورت تعمدی به حاشیه رانده شده باشد. استان کردستان بصورت مغرضانه ای ازمنظر” سیاسی، اقتصادی، اجتماعی” زیر فشاراست. وآگاهانه توسط حکومت ازامکان وشرایطی که میشود برای یک جامعه مدنی فراهم نمود چشم پوشی کرده است. بنده از دوستانی که در داخل کشور هستند، شنیدم که گاهی بودجه ای برای کردستان فرستاده میشود، از طریق خود استانداری به خزانه دوات عودت داده میشود. کردستان ازنظر اقتصادی و موقیت وپتانسیلی که باید داشته باشد، را دارا نیست. ولی این ظلم وقتی مضاعف میشود که جامعه زنان را دربرمیگیرد.زمانی که جامعه زنان به حاشیه میرود، اتوماتیک وارهمه مسائل بدترمیشود. من به حکم کاری که در سیستم “ان جی او”ی کردستان عراق دارم، گاها در ارتباط با زنان داخل بخصوص با زنان کرد ستان میباشم و شرایط این طیف ازاجتماع مبنی براینکه زنانی هستند، که جا و مکانی ندارند و بی خانمانند، زنانی که معتاد هستند ، این زنان کاملا رها شده اند نه از طریق دولت وگاها از پناه دادن و کمک کردن انها از طریق “ان جی او ” هایی که هستند ممانعت میشوند، و محدودیت برای زنان قائل میشوند و در بسیاری از موارد حتی مکان هایی موقتی آنان نیزسلب می شود. در کل وضعیت زنان کرد در استان کردستان بسیار بد ترازدیگر مناطق ایران است. این بی توجهی دلیل دیگری نیز میتواند داشته باشد، چونکه کردستان پس از روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی که وارد عرصه سیاسی درایران شده همیشه در حال مقاومت و مبارزه بوده و هیچ گاه زیربارفشارجمهوری اسلامی نرفته و قطعا جمهوری اسلامی نیزهمیشه نگاهی ملیتاریزه و امنیتی به این استان را داشته است. وبصورت تعمدی ازبکارگیری امکانات ونیروی جوان وهمچنین پتانسیل اقتصادی دراین استان ممانعت به عمل آورده است.

روحانی در ماده 3 بند 101 منشور حقوق شهروندی به حق تحصیل در آموزش عالی تا بالاترین سطح علمی بدون اعمال سهمیه های جنسیتی اشاره کرده اما در سال 93هم شاهد سهمیه بندی وآپارتاید جنسی در شته های دانشگاهی بودیم و زنان همانند سال 91و 92 از یکسری رشته ها، بخصوص رشته های فنی و مهندسی حذف شده اند؟ این وضعیت چه تاثیری بر دانشجویان می گذارد؟

فرزین کرباسی: وقتی آقای روحانی این پلاتفرم حقوق شهروندی و یا اون چیزی که در مورد اینکه که میخواهند کار بسیاربزرگی را برای حقوق شهروندی برای مردم ایران انجام دهند، هرچند که برای خیلیها این امرحالت تمسخرآمیزی داشت،چونکه در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی، این سیستم به هیچ عنوان شهروند هیچ معنایی ندارد ، اصلا خود منشور حقوق شهروندی درکل مبحثی بسیار عجیب و غریب است، چون وقتی شما در قانون اساسی هیچ اشاره ای به حقوق انسان مثابه یک انسان کامل نمیشود، قطعا این شیوه ازنوشتارها و این شعارها ره به جایی نه خواهد برد، ولی در مورد سوال شما که اعمال سهیمه: من می توانم به طور کلی عرض نمایم که ،قای خامنه ای وقتی که میاد و اشاره میکند که زنان نباید زیاد مشارکت داشته باشند در امور دانشگاهی و زنان باید به کار وامورات خانه داری برسند و هرچه زودترازدواج کرده و بچه دار بشوند ، وقتی اعلام می کنند و حالت نیمچه فتوایی است که برای اینکه بچه دارشدن الزامی است و جمعیت ایران کاهش پیدا کرده و جمعیت ایران باید به 150میلیون نفربرسد. تمام این مسائل بیانگر روشن شدن این وضعیت است که سیستم جمهوری اسلامی جدای دولت چون دولت بخشی ازاین سیستم است. جمهوری اسلامی یعنی بیت رهبری ، سپاه پاسداران، اطلاعات و دولت و نیروهای مسلح، اواتیماتومی است به کل حکومت که این سیستم مخالف حقوق زنان است، این سیستم مخالف حضورزن در دانشگاه است، این سیستم مخالف بودن زنان در نقاط حساس و رشته های حساس چه از نظر فنی مهندسی و یا علومی که میتواند علوم پایه باشند، وهمین به نظر من قوانینی که دولت برای خودش حرف میزند که من فکر میکنم بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا اینکه بخواهد واقعا به آن عمل کند، به هیچ عنوان به مرحله ظهور و عمل نخواهد رسید و ما میبینیم که هیچ تغیری در روش واموراجرایی زنان ایجاد نخواهد شد، نه تنها زنان بلکه حتی برای مردها که و جوانانی که به دانشگاه میروند ما میبینیم ترافیکی از تحصیل کرده هایی وجود دارد. که مدرک عالی دارند ولی کار نیست برای انجام، کارخانه ای نیست که بتوانند درآن کاری انجام دهند .

زنان ایرانی تنها در 12.6 درصد فعالیت های اقتصادی مشارکت دارند و درآمد اقتصادی آنها نیز به حدی پایین است که باید برای آن برنامه ریزی های جدی صورت گیرد، مرکز آمارایران نیز، نرخ بیکاری زنان را دوبرابر و نیم مردان اعلام کرده است، همچنین امکان اشتغال کار زنان در ایران نسبت به مردان پنجاه درصد کمتراست. این وضعیت را چگونه ارزیابی می کنید ؟

فرزین کرباسی: همانگونه که در اول بحث نیز به آن اشاره نمودم سیستم جمهوری اسلامی سیستمی است که مخالف حضور زن است، زن ستیزه سیستم جمهوری اسلامی دنباله روی از قوانینی رو انجام میده که قوانین اسلامی است، و در اسلام جایگاهی برای زن وجود ندارد، آنان زن را به صورت یک کالا به عنوان یک ماشین مولد بچه و یک کسی که باید در خانه حضور پرنگی داشته باشد میبینند.. ببینید ما در طول 38 سال گذشته جمهوری اسلامی هرآنچه درتوانش بوده دراعمال علیه زن و درمخالف صد درصد با حقوق زن است. و از هیچ راهکارو اهرم فشاری دریغ ننموده است. تازه ما در مورد کشوری صحبت می کنیم که آماردقیقی درآن وجود ندارد و این آمارهای که منتشر میشوند، آمارهای دولتی هستند و هیچ موسسه ای حق آمار گیری درایران را ندارد، این موضوع را باید حتما در نظر داشته باشیم. نمونه های زیادی از موسساتی وجود دارند که خواهان پیگیری آمارهای گوناگون درایران شده اند که سراز ناکجاآباد و از زندان درآورده وگاها اعدام شده اند، به خاطر اینکه دولت جمهوری اسلامی هرکسی که بخواهد سراز مسائل به اصطلاح امنیتی کشوردر بیاورد و یا بخواهد وضعیت نابسامان ایران را منعکس کند به شدت برخورد می کند، من خود در مورد همین آمارها هم شک دارم .مثلا میگویند 12 و 6 درصد در مورد زنان بیکار وجود داره اصلا با آنچه که عیان است بسیار فراتراست و آنچه مشخص است نرخ بیکاری مردها در ایران چند برابر سالهای گذشتهمیباشد. حال با توجه به نرخ بیکاری برای مردها باید زنان هم را در نظر گرفت و قطعا زنان چندین برابر مردها در این بحران شریک هستند و صدمه ای که به آنان وارد خواهد شد بیشتراست. ببینید تورمی که هم اکنون در جامعه ی ایران میباشد، بیکاری که در ایران وجود دارد، تعطیلی موسساتی که هر روز به تعداد آنها اضافه می شود بخاطر اوضاع نابسامانیست که در اقتصاد ایران وجود دارد. قطعا زنان بیکاررا چند برابر خواهد کرد و این امر مستقیما به زنان ضربه وارد میکند و زنانی که مخصوصا مسئول خانواده و سرپرست هستند و کسانی هستند که بچه هایی رو زیر پوشش خودشون دارند قطعا وقتی این امر پیش خواهد آمد، طبعاتی همانند تن فروشی و بسیاری دیگر از مسائلی که همه جامعه ازآن آگاهی دارند به وجود خواهد آمد و این زنگ خطری است برای جامعه ایران.

به گفته فعالین حقوق زنان موانع قانونی بر سر راه اشتغال زنان هر روز بیشتر می شوند و باوجود این گفته ها، عزم دولت ایران برای جذب مشارکت اقتصادی زنان چندان جدی به نظر نمی رسد، چرا که در سالهای اخیر زنان ایرانی به بهانه مختلف و با اجرای طرح های گوناگونی که به نام حمایت از خانواده تصویب و اجرا می شوند، هرچه بیشتر از عرصه صنعت و اشتغال دور مانده اند، در این مورد چه باید کرد؟ چ راهکاری می تواند میزان این فشار را بر زنان کم رنگ تر کند؟

فرزین کرباسی: همانگونه که اشاره نمودم در جوابهای 4 و 5 و جمهوری اسلامی موانع اصلی برای زنان است و میتوان بعنوان اولین موانع درمسیرزنان به جمهوری اسلامی اشاره نمود، این سیستم به هیچ عنوان نمیتواند جوابگوی خواستهای برحق زنان باشد. بنابراین بر اشتغال زنان، حقوق زنان وجود زنان اینها مشکل اساسی دارند، این حکومت سیستم زن ستیزی است. این سیستم نمیتواند زن را بعنوان یک انسان کامل و بالغ ببیند ، وقتی در اصل قانون اسلامی شما نگاه می کنید و مشاهده می کنید که زن فقط در یک چار چوب مشخص تعریف شده و این به نظر من به دورازمنطق میباشد. که ما بخواهیم هی مته به خشخاش بزنیم و به نوعی این حقانیت را به این سیستم بدهیم که گویا این سیستم حالا این حق را کمتر داد این حق را بیشتر داد به نظر من این کاربسیار اشتباه است که ما بخواهیم جمهوری اسلامی و یا این تفکر و این توقع را داشته باشیم که این سیستم بتواند جوابگوی حقوق زنها باشد. ما باید از این ایدئولوژی عبور کنیم برای رسیدن به اون خواستهایی که یک انسان میتواند داشته باشد و زن هم بعنوان یک انسان بتواند از حقوق خودش بهره مند باشد. مشارکت اقتصادی زنان و حضور زن و اشتغال زن و وجود زن وقتی تعریف خواهد شد، وقتی ما میتوانیم از آن تعریفی جامع داشته باشیم در چار چوب خاص و با روابط و با ضوابط ویژه صورت بگیره، ما به هیچ عنوان نمیتوانیم این توقع رو داشته باشیم که مجلس شورای اسلامی وقتی زنانی که در آنجا مشارکت دارند خودشون قوانین ضد زن را درخواست میکنند و ضدیت اونها با حقوق زنها ودر این مسئاله پیش قراول هستند، و جلوتر از مردها حرکت می کنند، ما تا زمانی که جمهوری اسلامی را داریم که روئسای قوه قضایه اش حاکمین شرعش خود آنها بزرگترین دشمنان حقوق هستند، جای بسی تعجب نیست که عوامل حکومتی بخواهند اشتغال زنان را متحول کنند، و یا در مورد آن بخواهند قوانین را اجرایی کنند. روی این اصل به نظر من راهکاری که میتوان اعلام کرد همین است که زنها باید در آن چار چوبی که هم اکنون در ایران تعریف شده باید مقاومت کند، باید بیشتر خودشان را به آنان تحمیل کنند و بیش از پیش باید آنها را ازار بدهند، حضور زنها در دانشگاهها، حضور زنان در بازار کار، حضور اونها در کارهای مدنی، همین کارهایی که در “ان جی او “ها هست و کارهایی که خود زنها دارند انجام میدهند ، انواع کارهایی که خبر داریم که در جامعه بسته ایران و کردستان انجام می هند همه این موارد تلنگری برای رژیم جمهوری اسلامی و اون حضور پر رنگشون در در دانشگاهها و سیستمی که می خواهند زن ها را از اجتماع دور کنند و زنها خودشون دارن این کار و انجام می دهند این بنظر من تنها راهی است و وگرنه هیچ امیدی به این نیست که دولت یا حکومت دیگری روی کار آید و بخواهد انجام دهد، و بخشی از رژیم جمهوری اسلامی چه اصلاح طلب و چه غیر اصلاح طلب نمیتوانند برای چیزی را برای زنان به آرمغان بیاورند چون چارچوب جمهوری اسلامی اصل زن ستیزی است .

Comments

comments

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here