پناهنده; قربانی سیاست دیکتاتوری و جنگ

0
2723

نوشته: هکاری علیزاده
ترجمه از کوردی: ونوشه کریم زاده

درطی چند سال اخیر تا به حال،یکی از بزرگترین مشکلات کشورهای اروپایی و چندی از کشورهای پیشرفته روبرو شدن با موج عظیم پناهجویانی بود که ناچار به ترک مملکت خویش شده و به سمت کشورهای اروپایی و آمریکا،کانادا واسترالیا،پناه برند. گرچه این موج پناهجویان شاید بتواند به عنوان یک نیروی انسانی وکارمفید به نفع این کشورها باشند،اما در همان حال مضرات و ترسهایی را نیز برای این کشورها به همراه دارد، در این میان، تعدادی از این پناهجویان، نگرانیهای بزرگ امنیتی را نیز برای این کشورهای پیشرفته بوجود آورده اند، این نگرانیها ترس از تروریسم وانجام کارهای تروریستی میباشد.ومیتوان اشاره کرد به عملیات تروریستی در چند سال اخیر که زیاد دیده و شنیده ،شده ،مثل حوادث لندن و منچستر.واین حوادث تروریستی و ترس از اینکه ریشه این تروریست ها از آمریکا دوربماند، باعث شد دونالدترامپ رئیس جمهوری این کشور، قوانین و دستوراتی را به مرحله اجرا در آورده است و دستوربستن دروازه ها و مرزهای کشورش را به روی پناهجویان عملی کرده و از دادن ویزا به شهروندان کشورهای،ایران،عراق که بعدازمدتی کشور عراق از این لیست خارج شد،سوریه،لیبی،سودان و سومالی در حال حاضرخودداری به عمل آورده است. به نظرمن ،برای حل این مسأله، هم آمریکا و هم کشورهای دیگر راهی را که در پیش گرفته اند،راه درستی نمیباشد و شاید هم کاملأ اشتباه باشد،چرا که این ترس همچنان آنها را تهدید میکند،چون اگراین راه منطقی بود،تا به حال جواب میداد و عملیات های تروریستی و کشتارها دراین کشورها به میزان قابل توجهی کم ویا کاملأ ریشه کن میشد،اما متأسفانه ما برعکس این قضیه را میبینیم.

در اینجا لازم است که از خود بپرسیم که ریشه این گرفتاریها در چیست؟ و چطورباید آنها را حل کرد؟تمامی این ناملایمات و گرفتاریهای بشری به نوع عملکرد و قانونگذاریهای گذشته بر میگردد،اما اگر کمی با دیده باز به قضیه بنگریم در دو دهه گذشته،جنگ و دیکتاتوریهای حاکم بر مردم باعث شده که این گرفتاری و آوارگی بوجود آمده و همچنان در حال پیشروی باشد. در اصل تعداد زیادی از این افراد،که به عنوان پناهنده، به کشورهای پیشرفته روی می آورند، قربانی جنگ و سیستم دیکتاتوری هستند و به راحتی میتوان گفت که جنگ های پی در پی میان کشورها و ظلم و ستم، ودر پیش گرفتن انواع حکومتداری دیکتاتوری، باعث ازدیاد موج پناهندگی شده است و دلیل اصلی،مواجه شدن کشورهای اروپایی و آمریکایی و برخی کشورهای دیگربا این سیل عظیم پناهنده، همانا جنگ و سیستمهای حکومتی ضد بشری است که توسط دولتمردان پیاده میشود.

اگرنگاهی به سردمداری حکومت صدام حسین درعراق بیندازیم،مردم درآن دوران از کوچکترین و بی ارزش ترین حق زندگی محروم بودند و جان ومال آنها همیشه با ترس همراه بود و برای اینکه جانشان در امان باشد،مجبور میشدند به کشورهای دیگرپناه ببرند، در ایران نیز به خاطرنوع حکومت دیکتاتوری و نبود هر گونه آزادی،سیاسی،فرهنگی و اجتماعی، در چند دهه اخیر مردم ایران نیز از این پدیده مثتثنی نبوده و مجبور به ترک مملکت خویش شده اند، و همچنین ازیاد نبریم و اشاره ای داشته باشیم به حکومتداری ،دیکتاتورمعمر قزافی که به خاطر،ظلم و ستم و نوع حکمرانی اش، هر چند به جزای خودش رسید،اما مردم زیادی در دوران وی مجبور به ترک کشورشان شدند.

نمونه این حکومت ها و این نوع حکمرانی ها،درگذشته و حال همچنان بوده و هست و اگر بخواهیم از تک تک آنها ،نام ببریم،صرفا نیازبه زمان و توضیحات فراوان دارد،یکی از دلایل اصلی آواره شدن مردم و ازدیاد جمعیت پناهندگی،دور کردن ومانع شدن مردم ازهرنوع آگاهی و مداخله کردن در سیاستهای حکومتی و نحوه عملکرد خودشان دراداره کشورهایشان میباشد که فقط به سرکوب ملت میپردازند.

علت دوم افزایش شمارپناهجویان، جنگ و خشونت در سده ی گذشته و نیز در حال حاضرهمواره باعث شده اند که افراد زیادی زندگی شان به خطر افتاده و از سوی طرفین درگیر جنگ،قربانی شوند.گرچه حمله آمریکا و نیروهای هم پیمانش به افغانستان و عراق به سیستم دیکتاتوری این دو کشور پایان داد،در عین حال نباید این مسأله را از یاد ببریم که به دلیل جنگ عده زیادی هم مجبور شدند که کشورشان را ترک و به کشورهای دیگر پناه ببرند. این خشونت که به دنبال بهارعربی در”تونس”آغاز شد و به مصر،لیبی،یمن،….نیز سرایت کرد و به سوریه نیز رسید مردم زیادی را قربانی کرد و کماکان ادامه دارد.قبل از ظهور داعش نیروهای وابسته به “القاعده” در عراق و عده ای از کشورهای دیگربه دلیل انجام عملیات تروریستی،هزاران نفراز افراد غیر نظامی را قربانی کرده و زندگی شان را به خطر انداختند، همچنین ظهور داعش به مثابه یک نیروی ایدئولوژیک تندرو در فاصله ی چهارسال گذشته باعث شد زندگی بیش از ١٠ میلیون نفر در عراق،سوریه،لیبی،نیجریه،…به خطربیفتد.به همین منوال،اگرنگاه کنیم روزبه روز به دلیل خشونت و افزایش گروه های تروریستی، افراد زیادی قربانی شده و آواره میشوند. در واقع بعد از رویداد ١١سپتامبر ٢٠٠١ و تاکنون،خشونت و جنگ شیوع پیدا کرده و روزانه افراد زیادی به این دلیل آواره می شوند.همزمان شیوه های برخورد کشورهای توسعه یافته(قدرتمند)با این مسأله هیچ تغییری نکرده است واین مسأله(مشکل یا بحران)  مردم مناطقی که درگیر جنگ گروههای تندرو هستند را قربانی خواهد کرد. در پرداختن به بحث بالا لازم است در یک چارچوب کلی به راهکارها اشاره شود،همانطورکه در آغازبحث اشاره شد،راه یا راههای مقابله با این بحران که به کشورهای پیشرفته نیزسرایت کرده تاکنون بدون تدبیربوده،به این دلیل این مسأله همچنان به قوت خود باقی مانده  و وخیم تر شده است.اگراروپا وآمریکا و کشورهای دیگر بخواهند این مسأله را حل کنند،در ابتداء لازم است به شیوه ای بنیادین و ریشه ای علل آن رامشخص کنند و آن وقت به دنبال حل آن باشند،در این راستا لازم است کشورهای پیشرفته در چارچوب یک برنامه ی استراتژیک بلندمدت برای دموکراتیزه کردن کشورهای غیر دموکراتیک تلاش کنند.بدین منظوردرگام نخست لازم است،این کشورها اهمیت بیشتری به حقوق بشر داده و برای قدرتمندترساختن گروههای سکولارو میانه روتلاش کنند،می توان گفت ازاین طریق تلاش شود که در کشورهای غیر دموکراتیک و مناطق دیگر(خشونت و جنگ)مشارکت سیاسی بیشتری صورت بگیرد تا همه طرفین خود را پیدا کرده و در مقابل هموطنان شان پاسخگوباشند.

در گام دوم،برای تضعیف بنیان های بنیادگرایی و خشونت باید سطح آگاهی مردم مناطق توسعه نیافته جهان افزایش یافته و از این طریق یک برنامه آموزشی درازمدت،روشنگری صورت گرفته و فرهنگ و همزیستی و همدیگر را پذیرفتن؛پرورش داده شود.

درگام سوم،لازم است از لحاظ اقتصادی به این کشورها اهمیت داده شود تا رونق گرفته و چهره یک محیط زیست سالم و پیشرفته به خود بگیرند و ساکنان این مناطق به مانند نیروی کار بتوانند مشغول باشند و زندگی خود را مدیریت کنند.به نظرم این راهکارها برای مقابله با بحران پناهجویان در جهان امروزخیلی مهم هستند.متأسفانه تاکنون،از این طریق اهمیت کمتری به حل مسأله داده شده و بیشتر کشورهای قدرتمند و بانفوذ تنها به خاطرمنافع ملی شان در رقابت با کشورهای دیگرو… به یک شیوه کوتاه مدت با این مسأله برخورد کرده اندو بیشتر اوقات این مسأله را به مانند مهره ای در بازی های سیاسی علیه یکدیگربکار برده اند، به همین دلیل در این بین همواره افراد بیشتری قربانی میشوند.

Comments

comments

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here