جنبش کوردستان از اعتقاد به گفتگو تا مبارزە مسلحانه

0
1756
آسو نوری
آسو نوری، فعال سیاسی

مطلب پیش روی، گفتگویی با  آسو نوری، فعال سیاسی کورد، می باشد. همچنانچه از متن مصاحبه بر می آید، وی بە تاریخ جنبش کوردستان از مرحله “اعتقاد بە گفتگو” تا “مبارزە مسلحانە” پرداختە شدە است. ایشان معتقد هستند کە کورد هیچگاه خواهان مبارزە مسلحانە نبودە و همیشە این انتخاب از جانب سیستمهای استبدادی و ارتجاعی حاکم بر ایران گزینەایی تحمیلی بودە است کە در مقابل نیز تنها راه بازماندە برای ماندن و زندگی کردن و پافشاری بر هویت جغرافیایی و سیاسی و فرهنگی، همان اسلحە بودە است. در مبارزە مسلحانە، کُرد این انتخاب را یک انتخاب استراتژیک نداستە و نمیداند، بلکە در مقاطعی از تاریخ و یا اکنون و در آیندە با توجە بە رفتار سیستم سلطە طلب، بەعنوان تاکتیک این گزینە وجود خواهد داشت. اما کورد در اوج مبارزە مسلحانە، صلح و آشتی گزینە استراتژیک او بودە، اما متاسفانە ایران حتا تحمل پیام آشتی کُرد را ندارد و با گلولە از آن استقبال می نماید کە نمونە بارز آن ترور دو رهبر و شخصیت فرهیختە، د. قاسملو و شرفکندی می‌باشد.

• جناب نوری با سپاس فراوان کە این فرصت را بە من دادید تا گفتوگویی داشتە باشیم در خصوص تاریخ جنبش کردستان در انقلاب ٥٧ ایران. همانطور کە مستحضر هستید؛ کورد در آن مقطعی از تاریخ بە مبارزە مسلحانە روی آورد؛ چە الزامی وجود داشت برای آغاز مبارزە مسلحانە، و این هم در حالی است کە هردو طرف یکدگیر را دلیل آغاز مبارزە مسلحانە می‌دانند؟

آسو نوری: بلە! ممنون از توجە شما بە این مهم کە بدون شک موضوعی مهم می‌باشد برای بررسی و کنار زدن غبارهای ابهام از آن مقطع از تاریخ، هرچند من بە لحاظ سنی نمی‌توانم بەعنوان راوی آن مقطع از تاریخ باشم، اما با توجە بە تحقیقات و گفتگوهای فراونی کە با مبارزین آنوقت داشتەام. می‌توانم صراحتا بگویم کە کورد هیچگاه آغازگر مبارزە مسلحانە نبودە، و این شرایط بودەاند کە انتخاب این گزینە را تحمیل کردەاند.

•  دقیقا چە شرایطی؟

 نوری: ببینید! اول اینکە هیچ منطقی نیست کە کورد در آن شرایط آغازگر درگیری مسلحانە با سیتسمی بودە باشد کە صاحب ارتشی قوی و ارگانهای مختلف نظامی و امنیتی و فتوای مذهبی باشد؛ کە این مهم در استراتژی سیاسی و راهبردیی هیچ عقلانیت سیاسیی نمی‌گنجد، دوم اینکە حتا با شروع درگیریها کە آغاز آن در سنندج توسط ارتش بود، کورد همچنان بە گفتگو تاکیید داشتە و حتا با مسولین نظام در مذاکرە بودەاند کە بتوانند حقوق خود را بدست آورند. اما استبداد دینی جمهوری اسلامی از همان بدو تولد تاکنون تلاش نموده فضای سیاسی را تنگ کرده و در واقع این انسداد سیاسی، نوعی تحقیر و ناکامی همه جانبه مردم را به همراه داشته است. بویژه در کوردستان و ازهمان روزهای بعد از انقلاب بروز خشونت از جانب حاکمیت فضا را بر هر نوع فعالیت سیاسی- مدنی مسدود کرد. روحانیت تازه به قدرت رسیده با این تصور که دنیای تازه ای ساخته اند و مخالفین نیز می خواهند از برقراری آن جلوگیری کنند، بنا براین باید از سر راه برداشته شوند. بویژه که حاکمیت دارای جنبه های مذهبی و قدسی بود و همه خیر و صلاح بر ایدئولوژیی استوار بود که هر کسی در مقابل آن قرار گیرد به عنوان گناهکار، مرتد، مفسدفی الارض، محارب، تجزیه طلب و ….تلقی می شد. یعنی به حکم این ایدئولوژی تامگرا مخالفین از حد یک مخالف سیاسی فراتر رفته و به عنوان دشمن اصلی ایدئولوژی اسلامی سیاسی باید توسط نگهبانان نظام از بین بروند.
بند پوتینها را باز نکنید تا غائله کردستان خاتمه یابد، چیزی نبود جز اصرار و پافشاری حاکمیت بر ملیتاریسمی افسار گسیخته در کوردستان. و اساساً همین حضور مسلحانه حاکمیت بنابر ماهیت ملیتاریستی و خشن خود نمی توانست آفریننده ی راهکارهای مدنی باشد و همین مسئله عامل مهمی بود تا احزاب و جریانات کورد بیشتر بسوی مبارزه مسلحانه سوق داده شوند.

• س: با توجە بە گفتەهای شما دیگر هیچ گزینەای بەجز مبارزە مسلحانە وجود نداشتە است.

 نوری:  نخیروجود نداشت! باید بە این مهم توجە داشتە باشیم کە کورد هیچگاه خواهان مبارزە مسلحانە نبودە و همیشە این انتخاب از جانب سیستمهای استبدادی و ارتجاعی حاکم بر ایران گزینەایی تحمیلی بودە است، کە در مقابل نیز تنها راه بازماندە برای ماندن و زندگی کردن و پافشاری بر هویت جغرافیایی و سیاسی و فرهنگی، همان اسلحە بودە است، این وضعیتی که جمهوری اسلامی خالقش بود جرایانات سیاسی کوردستان را در دوراهی قرار داد. یا بایستی در چهارچوب قوانین غیردمکراتیک جمهوری اسلامی فعالیت میکردند که اکنون دیگر خبری از وجودشان نبود، یا اینکه بمنظور بقای خود و جنبش کردستان چاره ای دیگر می جستند و این بود کە روند سرکوب سیاسی و اعمال خشونت بر کُردها راهی دیگر جز مواجهه و بروز یک حرکت مسلحانه را باقی نگذاشته بود. احزاب و جریانات سیاسی با وجود اینکه می خواستند از طریق گفتگو حسن نیت خود را نشان دهند و هیئت های مزاکره در مقاطع مختلف که متشکل از احزاب و شخصیتهای با نفوذ بود تشکیل شده بود، ولی از جانب حاکمیت با ناکامی روبرو شد. رفتار تندخویانه ی حاکمیت و به بن بست رساندن هر نوع دیالوگ و راهکارعقلانی دستاوردی نداشت جز واکنش مسلحانه در کردستان. در این وضعیت که حکومت به شکل روز افزون سرکوبهایش را شدت داد، به موازات آن جنبش کردستان نیز رادیکالتر شد.

• س: شما در گفتەهایتان بە مکرر از حسن نیت راهکار گفتگو از جانب کورد برای برقراری آشتی یا جلوگیری از بروز درگیری مسلحانە سخن بە زبان می‌ آورید، جایگاه این راهکار تا چە اندازە نزد جنبش کُردی محکم و جدی بود؟

 نوری: ببینید! کورد مبارزە مسلحانە را یک انتخاب استراتژیک نداستە و نمیداند، بلکە در مقاطعی از تاریخ و یا اکنون و در آیندە با توجە بە رفتار سیستم سلطە طلب، بەعنوان تاکتیک این گزینە وجود خواهد داشت. اما کُرد در اوج مبارزە مسلحانە نیز صلح و آشتی گزینە استراتژیک او بودە، اما متاسفانە ایران حتا تحمل پیام آشتی کورد را ندارد و با گلولە از آن استقبال می نماید کە نمونە بارز آن ترور دو رهبر و شخصیت فرهیختە، د. قاسملو و شرفکندی می‌باشد. حالا من می‌پرسم اگر فرض مثال اظهارات آن طرف را مبنی بر اینکە کُرد آغازگر مبارزە مسلحانە بودە، خب چرا برسر میز مذاکرە جواب شما بە پیام آشتی گلولە می‌باشد؟!

•  حالا رویکرد مبارزە مسلحانە یا گفتگو و پیام آشتی؛ این دو راهکار برای کورد بەدنبال چیست؟

 نوری: همانطور کە اکثر ملتهای دنیا در جغرافیای معین خود و با هویتی مشترک مدیریت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی خود را بەعهدە دارند، ماهم خواهان همان هستیم. بە عنوان مثال چە دلیلی وجود دارد نفت و گاز فراون ایلام و کرماشان صرف ساخت و سازهای مرکز شود، در حالی کە این دو استان بالاترین آمار بیکاری را دارند؟ چە دلیلی وجود دارد کە در تاریخ نزدیک بە ٩٠ سالە حاکمیت ایران تا اکنون استانی مانند کرماشان یک استاندار کُرد نداشتە است؟ چە دلیلی وجود دارد کە من نوعی نتوانم در سرزمین خودم با زبان خودم تحصیل کنم؟چە دلیلی وجود دارد کە تمام سرچشمەهای آبی ما خشکاندە شود و با صرف بودجەهای هنگفت از طریق تونل بە مرکز ایران منتقل کنند؟؟؟ آیا این نوع سیاستگزاری از جانب دولتهای ایران، سیاستی استبدادی و سلطە طلبانە نیست؟ آیا راهکاری نیست برای نیست کردن من کُرد؟ خواست ما خواستی بسیار معمولی می‌باشد. اما گویا سیستم حتا پاسگویی بە این خواستها را هشداری برای خود می‌داند.

•  چە هشداری؟

 نوری: جواب این سوال را بایستی دولتمداران ایران و برخی از اپوزیسیون ایرانی بدهند کە بدون دلیل منطقیی حتا بە نام کورد حساسیت پیدا کردەاند.

•  آیا رویکرد ایران نسبت بە گذشتە تغییری کردە است؟

 نوری: نخیر. ایران دارای حاکمیتی دیکتاتور و مستبد می‌باشد کە حتی تحمل شنیدن صدای منتقدانش در خارج کشور را نیز ندارد و امروزە حتی بە یک از حامیان جریانات تروریسی در جهان شناختە می‌شود، کە نەتنها تهدیداتش در داخل علیە آزاد اندیشان پابرجاست حتا بە فراتر از مرزهای منطقە نیز رسیدە است. در همین رابطە بە گزارش اخیر وزارت خارجه ایالات متحده اشارە می‌کنم کە در روز پنجشنبه ۲ ژوئن ۲۰۱۶ در گزارش سالانه خود دربارەی تروریسم جهانی اعلام داشت، حکومت ایران با وجود رسیدن به توافق جامع با قدرت‌های جهانی بر سر برنامه هسته‌ای خود، همچنان اصلی‌ترین کشور حامی تروریسم در جهان است. ترس و خفقان و نبود فضای آزادی بیان و آزادی عقیدە در ایران، هر سالە عدە زیادی را راهی کشورهای پناهندە پذیر می کند.

گفتگو از هژیر محمدامین

نظرات