۱۲۰ سال پس از بدر خان، در سوگ روزنامه نگاری کوردی

0
1558
اجلال قوامی

یکم: تاریخ روزنامه نگاری در ایران در یک قرن گذشته بیانگر این واقعیت تلخ است که مطبوعات آزاد همواره با دو دوشمن قدرتمند مواجه بوده است. نخست،از سوی کسانی که منافع سیاسی،اجتماعی و اقتصادی خود را نبود آزادی می دانند و دوم کسانی که با اندیشه های کوتاه و کهنه عهده دار برخی امور شده اند.

دو گروه یاد شده هنوز ار اقتدارو توان بالایی برخوردارند آنچنانکه امروز با وجودی که ایرانیان خود از پیشگامان صنعت و فن روزنامه نگاری بوده اند ،بایستی در حسرت کشوری چون کویت باشند که کمیت و کیفیت روزنامه ها و مطبوعات آن باعث تحیرهمگان شده است.

ملتی که منطقه های ممنوعه فراوان دارد،آن ملت بی شک از بزرگترین هدیه یعنی آزادی محروم گشته است.در جهان امروزی دیگر نمی توان درهای آزادی و آگاهی را به روی مردم فرو بست چرا که به مدد رسانه های ارتباطی مدرن آگاهی در دورترین مکانها دریچه یی به افق دانستن باز کرده است.

دوم: داستان روزنامه نگاری در کردستان نیز حدیث مفصلی است که مثنوی هفتاد من می خواهد.پس از توقیف هفته نامه هایی چون: پیام مردم،آشتی و روژهه لات بهار مطبوعات کوردی به خزان گرایید و برخی از آنان روانه حبس شدند و برخی هم جلای وطن کردند.با پایان عصراصلاحات ، فضای روزنامه نگاری آمیخته به نوعی از لمپنیسم شد.

در این فضا جماعتی نوظهور با نام خبرنگار و روزنامه نگار سربرآوردند که محصول آشفته بازار و موج پوپولیسم- لمپنیسم آن دوران بود.

رنگین نامه ها و زرد نامه هایی که رنگ و لعابی به شدت نازل داشتند روانه دکه ها می شد که بیشتر به بولتن خبری ادارات و نهادها شباهت داشت نه هفته نامه یی با معیارهای استاندارد.
آنان در این توهم اند که روزنامه نگاری به غایت حرفه ای اند و در این وادی حرفی برای گفتن دارند.

سطح نازل و کم مایگی این جریده ها آنان را در جایگاه یک معامله گر که بیشتر در پی آنند به نان و نوایی از قبل عنوان خبرنگار و روزنامه نگار برسند، نشاند.

سوم: فعالیت جماعت روزنامه نگار در کردستان در نبود یک انجمن صنفی به حرکت عده ای انسان بی باک در یک دریای متلاطم و مواج می ماند که هیچ لنگرگاهی برای امنیت و حیات خود ندارد.
در سالهای ماضی خانه یی با نام مطبوعات برپاکردند، خانه ای که بیت الاخزان بود و با روزنامه و درد و رنجهایش بس بیگانه بود.

قلیل جماعتی که در غیاب کار جدی و پرمایه میدان دار شدند و بر آشفتگی ها افزودند.

خانه ای که خود باید ملجا باشد ،به دفع و طرد نیروهای منتقد و حرفه یی همت گمارد چرا که دوام و قوام خود را در کم مایگی می دانند از این روی در این سالها دریغ از کوچکترین حرکتی در حمایت از حقوق صنفی جماعت روزنامه نگار در این دیار.

شایسته است که روزنامه نگاران وخبرنگاران که چارچوب حرفه ای و اخلاقی برای خود قایل اند با عزم و اراده ای جدی در راستای حقوق صنفی خویش گام بردارند.

ما نخواهیم این چنین لاف و دروغ
کردن اندر گوش و افتادن به دوغ

نظرات