کرکوک؛ یک مُعامله چندجانبه با چندین عوارض

0
1804
منصور امان

آمریکا در نخُستین آزمون خود پس از تروریستی خواندن سپاه پاسداران جمهوری اسلامی نامُوفق بوده است. شبه نظامیان عراقی وابسته به این نیرو و ارتش عراق با چراغ سبز آمریکا و سلاحها و تجهیزات آمریکایی، شهر نفت خیز کرکوک را اشغال کرده و کانون تنش و درگیریهای جدیدی را شکل داده اند.

هنوز جُزییات تصرُف کرکوک به گونه کامل روشن نگردیده، نشانه ها اما بیانگر سرگرفتن مُعامله ای است که در مرکز آن “اتحادیه میهنی” به رهبری طایفه جلال طالبانی در یک سو و واحد فعالیتهای برون مرزی سپاه پاسداران موسوم به “سپاه قُدس” در سوی دیگر قرار داشته اند. فاکت همچنین این است که از “هزاران پیشمرگه”ای که دولت اقلیم در روزهای گذشته مُدعی شده بود به کرکوک اعزام کرده، آثار و نشانه ای دیده نشد.

بیانیه “ائتلاف بین المللی علیه داعش” به رهبری آمریکا که در آن تبادُل محدود آتش در جنوب کرکوک را “ناشی از سووتفاهُم و برداشت اشتباه” خوانده و بر “غیرعامدانه” آن تاکید کرده، بر وجود یک توافُق از پیش انجام شده برای دست به دست شدن این شهر گواهی می دهد.

تحوُل مزبور که نیروی مُحرکه آن را سپاه پاسداران و وابستگان بومی اش تشکیل داده اند، پیامدهای مُعینی را با خود به همراه دارد که در مجموع در خدمت آنچه که کاخ سفید استراتژی خود می داند و ناظر بر “مُقابله با فعالیتهای بی ثبات کننده ایران و مُقابله با حمایت آن کشور از عوامل تروریست خود در منطقه” است، نمی باشد.

مُهمترین این آثار را فهرست وار اینگونه می توان برشمرد:

– افزایش نفوذ رژیم ولایت فقیه بر دولت عراق و تقویت وابستگی آن به حاکمان “ام القُرا”

– گسترده شدن میدان مُداخله جمهوری اسلامی در امور داخلی عراق و رسمیت یافتن آن

– تقویت نیروهای وابسته به حُکومت مانند حشد الشعبی، زیر مجموعه های عراقی سپاه پاسداران مانند سپاه بدر و نیروهای مورد حمایت آن مانند “اتحادیه میهنی”

– تضعیف مُخالفان مُداخله گری فرقه ای جمهوری اسلامی در عراق و به ویژه در اقلیم کُردستان

– دست اندازی جمهوری اسلامی بر یک منطقه حساس نفتی و گازی و درآمدهای سرشار آن که می تواند به گونه مُستقیم صرف توسعه فعالیتهای “بی ثبات کننده” در عراق و سوریه شود

نه فقط رویداد کنونی گرد کرکوک، بلکه آثار با واسطه آن ناهمگونی میان سیاست و استراتژی اعلام شده آمریکا و واقعیتی که در میدان عمل در جریان است را به نمایش می گذارد. این شکاف را گفته های روز دوشنبه آقای ترامپ که در آن “بی طرفی” ایالات مُتحده در تحولات کرکوک را اعلام داشت، آشکار تر کرده است. رویکرد مزبور می تواند وجود چراغ سبز آمریکا برای آنچه که در کرکوک رخ داد را نیز تایید کند.

تصویری که آقای ترامپ از طرفهای درگیر ترسیم کرده، بیشتر از آنکه با واقعیت همخوانی داشته باشد، با موضع بی طرفی آمریکا سازگار است. او از درگیری دوطرفه بین “عراق و کُردها” سُخن گفته و نقش آشکار عوامل میدانی دیگر یعنی رژیم جمهوری اسلامی، سپاه قُدس و حشد الشعبی را نادیده گرفته است.

از سوی دیگر، ادعای “بی طرفی” آمریکا نیز گزافه ای بیش نیست. آمریکا تامین کننده اصلی تسلیحات ارتش عراق است، بر تشکیل و سازماندهی حشد الشعبی به بهانه “جنگ علیه داعش” چشم بر هم نهاده، از شبه نظامیان بُنیادگرای شیعی به همین منظور پُشتیبانی تسلیحاتی و اطلاعاتی کرده و سرآخر دست “مُستشاران” جمهوری اسلامی را برای پایش، هدایت و دستکاری هر دو نیروی یاد شده باز گذاشته است. این نه “بی طرفی” بلکه، ایفای نقش فعال و تاثیر گذار به سود یک طرف چه در حمله کنونی به کرکوک و چه در نتایج بعدی آن است.

تا این نُقطه آقای ترامپ برخلاف مرزبندیهای که اعلام کرده، در عمل استراتژی کوته بینانه دولتهای پیشین ایالات مُتحده در عراق را تداوُم بخشیده است. کرکوک آغاز بازی آقای ترامپ نیست، همانگونه که آخر بازی مُلاها و حشد الشعبی شان هم نخواهد بود.

نظرات