پروژه اصلاح طلبی، فرشته نجات رژیم اسلامی ایران

0
2503
فرشید سلطانی

سالیان درازیست که حکومت اسلامی با فریب مردم بر ایران سایه انداخته و از همان ابتدا مشخص شد که این رژیم هیچ سنخیتی با تمدن، حقوق بشر و دموکراسی ندارد و در مدت کوتاهی بسیاری از انسانها را به کام مرگ کشاند. ناکارامدی این سیستم البته برای روشنفکران و دگراندیشانی همچون دکتر بختیار و دکتر قاسملو و… واضح بود اما برای عموم مردم که با وعده های توخالی و فریبنده شیادانی همچون خمینی در رویاهای خود غرق شده بودند زمان زیادی طول کشید تا عیار آن مشخص شود. هرچه از عمر این حکومت می گذشت عناصر بیشتری از پیکره خود را تصفیه می کرد و به مانند هیولایی افسار گسیخته روز بروز قربانی بیشتری می گرفت.  اما در مقابل این حکومت داعش گونه چه باید کرد؟ آیا می توان آنرا اصلاح نمود؟

آیا اصلاحات و اصلاح طلبی گزینه ای مفید و کارساز است؟

اصلاح طلبی پس از واقعه دوم خرداد موجودیت خود را با این نام اعلام کرد. شعار اصلی آنها به گفته سید محمد خاتمی، جامعهٔ مدنی و مردم‌سالاری دینی بود. حال پرسش این است که آیا جریان اصلاح طلبی آنگونه که طرفداران آن ادعا دارند توانسته در جهت قانون مداری و بطور کلی اصلاح حکومت گامی مفید بردارد؟ به گمان بسیاری از روشنفکران و فعالان حقوق بشری و اپوزیسیون، حکومت اسلامی ایران اصولا اصلاح پذیر نیست و اصلاحات در جمهوری اسلامی پروژه‌ای شکست‌خورده است. با این وجود، بانیان و هواداران آن، با توجه به اینکه از یک طرف آن را شناسنامه سیاسی خود می‌دانند و از نمادهای بزک شده آن همچون دوم خرداد و جنبش سبز و… برای از بالا کشیدن خود در عرصه سیاسی ایران بهره می‌برند و از طرف دیگر بخاطر سودهای کلانی که از قبال حکومت اسلامی به جیب می زنند و مایل به سقوط جمهوری اسلامی نیستند بنابراین حاضر به اعتراف به شکست این پروژه و دست برداشتن از آن نیستند. اثبات این امر که پروژه اصلاح طلبی بزرگترین کمک به حکومت اسلامی برای متوقف و یا منحرف کردن اعتراضات مردمی و خرید زمان بیشتر برای سران دیکتاتوری مذهبی ایران بوده است هزینه های بسیاری روی دست ملت ایران گزارده و جان بسیاری از جوانان را گرفته است. اکنون پر واضح است که نتیجه ای که اصلاح طلبان به دنبال آن هستند نه لزوما اصلاح جمهوری اسلامی و به تبع آن بهبود وضعیت مردم و نجات ایران از نابودی، که سرپا نگهداشتن بنیان پوسیده حکومت اسلامی و حضور در بازی قدرت به هر قیمت است.

تنها با نگاهی گذرا به تفکرات و عملکرد سران و اعضای اصلاح طلب می توان به پوشالی بودن ادعاهای آنان پی برد جنایتکار بودن همه آنها دیگر به کنار. تاریخ هیچگاه فراموش نخواهد کرد ترور سران روشنفکر کرد با نظارت مستقیم رفسنجانی و یا قتل فروهرها در زمان خاتمی را یا گریه های خاتمی بر لاجوردی جنایتکار و یا فرار و بزدلی او در جریان اعتراض های میلیونی به انتخابات سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹) و خالی کردن پشت مردم و عذرخواهی او از خامنه ای را.

اکنون نیز با بازی ممنوع التصویری سعی در حفظ چهره بزک شده او دارند تا به مانند مهره شطرنج هر از گاهی به کار گرفته شود. جالب است که ممنوع التصویر بودن آقای خاتمی شامل حمایت از سپاه و خلیج فارس نمی شود، اگر کسی به سوپاپ اطمینان بودن ایشان هنوز شک دارد باید در عقل خود شک کند. اکنون نیز نوبت به ایفای نقش آخوند بنفش یعنی روحانی رسیده است اما بر همگان روشن شده است که اصلاح طلبی طرحی بوده است برای خاموش ساختن و از رونق انداختن اعتراضات مردمی و به عبارتی خریدن وقت برای رژیم جنایتکار اسلامی ایران. رفسنجانی بارها و بارها با وجود ضربه های سهمگینی که از سوی خامنه ای به او وارد شد سکوت کرد و سعی در آرام نمودن جو حاکم نمود تا به گفته خودش این حکومت آسیبی نبیند و سقوط نکند. به راستی چگونه می توان به امید کسی نشست که مهمترین دغدغه او سرپا نگهداشتن نظام است؟

انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور نظام گوشه دیگری از نمایش رژیم بود برای کشاندن مردم به خیابان و جلوی دوربین جهت تبلیغات خود. آیا روحانی تنها گزینه شایسته موجود برای این احراز پست بود؟ رژیم همواره نمایش انتخاب بین بد و بدتر را براه انداخته و همواره مهره های “بدتر” کافی در اختیار داشته است تا مهره های “بد” خود را به مردم دیکته کند. جوزف لیبرمن، سناتور و نامزد پیشین احراز مقام معاونت ریاست جمهوری، و رئیس کنونی اتحاد علیه ایران هسته ای نیز می گوید در ایران انتخابات نیست، رژیم برای داوطلبان تصمیم می‌گیرد.

مثال بارز از نمایشی بودن پروسه انتخابات در ایران انتخابات اخیر ریاست جمهوری است. رژیم بار دیگر دست به کار شد تا مردم مستاصل خسته از استبداد را به بازی بگیرد و بار دیگر در قالب نمایشی دیگر به پای صندوق های رای و جلوی دوربین بکشاند، صندوقی که در آن تنها یک رای اهمیت دارد و شمرده می شود و آن نظر دیکتاتور بزرگ، علی خامنه ای است. در این میان اما اصلاح طلبان از جان مایه گذاشتند و با ایفای نقش خود بار دیگر رژیم را یاری کردند و با تمام توان مردم را به پای صندوق ها کشاندند و آنرا به عنوان نمادی از دموکراتیک بودن نظام و حمایت مردم از خود معرفی کردند. اندکی پس از انتصاب حسن روحانی به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر اصلاح طلبی و اصلاح طلبان نشان دادند که در اساس با اصولگرا و اعتدالگرا و غیره وذلک تفاوتی ندارند. روحانی با انتخاب اعضای کابینه میخ دیگری بر تابوت اعتماد مردم زد.

روحانی، سیدعلیرضا آوایی را به عنوان وزیر دادگستری به مجلس معرفی کرد. آوایی به دست داشتن در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷(۱۹۸۸) متهم است و در فهرست تحریم‌های حقوق بشری اتحادیه اروپا قرار دارد. جالب اینکه وزیر دادگستری پیشین روحانی مصطفی پور محمدی ملقب به وزیر مرگ نیز متهم به جنایت علیه بشریت و کشتار هزاران زندانی سیاسی است. در جایی دیگر روحانی جوانی به ظاهر گمنان را راهی وزارت‌خانه ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات کرد. محمد جواد آذری‌جهرمی از سال ۱۳۸۴(۲۰۰۵) در وزارت اطلاعات مشغول به کار بود. خودش یک‌بار در جلسه کمیسیون اجتماعی مجلس سمت‌اش را در این وزارت‌خانه “مسوول زیرساخت‌های فنی ساخت تجهیزات صنایع شنود” اعلام کرده بود. در تحولات پس از انتخابات سال ۸۸، جهرمی هم بازجو بوده است و هم مفتش منازل آن‌ها. به ورایت شاهدان، او با بد دهنی به بازداشتی ها، توهین می‌کرده‌ و عده‌ای هم ادعا کردند که جهرمی در آن روزگار بحرانی، در قالب تیم تفتیش، به زندگی افراد مختلف هجوم می‌برده است. انتخاب دیگری که مورد اعتراض بسیاری از دانشجویان، اساتید و روشنفکران قرار گرفت، منصور غلامی است. روحانی او را به عنوان وزیر علوم معرفی نمود. دانشجویان دانشگاه های هنر تهران، علم و صنعت، پلی تکنیک، فرودسی مشهد، قزوین، رازی کرمانشاه و چندین دانشگاه دیگر به این تصمیم اعتراض کردند. به گفته فعالان دانشجویی رویکردی ضد اصلاح طلبانه دارد.

پروتکل دولت درباره لباس خانم ها نشان می دهد که او حتی درباره پوشش در میان افراد کابینه خود نیز با اصولگرایان همسو و با خواست مردم مخالف است. خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی نوشت، خانم جنیدی بعد از انتصاب به سمت معاونت حقوقی ریاست جمهوری پوشش اسلامی خود را تغییر داد و چادر بر سر کرده است. لعیا جنیدی در گفت‌وگو با روزنامه شرق گفته است، تغییر حجابش به چادر، که از سوی اصولگرایان ایران حجاب برتر خوانده می‌شود، به دلیل تقاضای رئیس جمهوری بوده و این که گویا بر سر کردن چادر پروتکل دولت است.

گونازتی وی یا تلویزیون آذربایجان جنوبی در مقاله ای در وبسایت خود در تاریخ ۱۸ مارس ۲۰۱۴ عنوان کرد: حسن روحانی که با وعده های بشر دوستانه و لبخند ملیحش توانست با عوام فریبی تمام به مقام ریاست جمهوری برسد، طی ۶ ماه ابتدایی دوران ریاستش، چنان آمار وحشتناکی از نقض حقوق بشر و افزایش اعدام ها بر جای گذاشته که توانسته رکورد ۱۵ سال اخیر رژیم اسلامی را نیز بشکند! یکی از سازمان های حقوق بشری در آخرین گزارش سالانه خود، با ثبت ۶۸۷ مورد در یک سال رکورد تازه‌ای از اعدام‌های ۱۵ سال گذشته ایران را به ثبت رسانده است. گفته می شود تعداد اعدام‌ها پس از انتخاب ریاست جمهوری دو برابر شش ماه اول سال بوده است.

روحانی که در دور اول ریاست جمهوری خود بیش از ۳۰۰۰ اعدام در کارنامه خود دارد، یازده اعدام کارنامه سه روزه اول دور دوم ریاست جمهوری اش ثبت کرد. براستی اطلاح طلبان چه چیزی را و چه وقت اصلاح خواهند کرد؟ دکتر مجید رفیع زاده استاد علوم سیاسی وعضو هیئت مدیره مجله بین المللی و  شورای روابط بین الملل و اتاق خاورمیانه دانشگاه هاروارد آمریکا در مقاله ای تحلیلی از اعتصاب غذای زندانیان  و اینکه روحانی با ادعای میانه روی و حقوق شهروندی باید از این اعتصاب شرمسار باشد، درعرب نیوز می نویسد: حفظ و ارتقاء حقوق بشر یکی از وعده های اصلی است که حسن روحانی به اصطلاح میانه رو و اصلاح طلب  به مردم ایران داده است وبه واسطه آن دوباره انتخاب شده است. حال این که روحانی وارد پنجمین سال ریاست جمهوری خود شده است، اما گزارش های حقوق بشری حاکی ازآن است که وضیت حقوق بشر در ایران نه تنها بهبود نیافته است، بلکه بسیاری شواهد نشان می دهد که نقض آن به طور قابل توجهی بدتر شده است. نکته دیگر که بیش از پیش نیازمند توجه بیشتر جهانی است، وضعیت زندانیان سیاسی ایران است. چه چیزی در پشت دیوارهای زندان های ایران اتفاق می افتد؟ روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشر در زندان بسر می برند.

تنها کمی بعد از برگزاری انتخابات نهادهای حقوق بشری و بین المللی به نقض حقوق بشری در دوره حسن روحانی اعتراض کردند. از جمله ۲۶۵ عضو پارلمان اروپا درباره ایران نامه ای نوشتند و یادآور شدند، درباره نقض حقوق بشر متحد هستیم. آقای روحانی و اعضای دولت ایشان نه تنها به طور علنی هیچ ابراز مخالفتی با بازداشت مدافعان حقوق بشر و دیگر زندانیان عقیدتی نکرده‌اند بلکه بالعکس، از عملکرد نهادهای سرکوبگر به دفعات و به صورت مختلف دفاع کرده‌اند. برای مثال کافی است نگاه کنیم به سخنان وزیر خارجه ایران، محمد جواد ظریف که در بسیاری از سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها نقض حقوق بشر در ایران و وجود زندانیان عقیدتی و سیاسی را انکار کرده و با طرح ادعای مستقل بودن نظام کیفری، عملا از دادرسی‌های ناعادلانه در دادگاه‌های انقلاب و پرونده‌سازی‌های نهاد‌های امنیتی علیه مدافعین حقوق بشر و زندانیان سیاسی حمایت کرده است.

بیژن فرهودی از شبکه رسانه اى بیان در مصاحبه ای با رضا معینی که در وبسایت این شبکه قرار دارد درباره دور تازه سرکوب روزنامه نگاران در ایران نوشته است: “گزارش های رسیده از ایران حکایت از افزایش سرکوب روزنامه نگاران توسط دستگاه های امنیتی دارد. طی ۱۰ روز گذشته دست کم دو روزنامه نگار بازداشت شده اند : یغما فشخامی روزنامه نگار عصر امروز و ساسان آقایی معاون سردبیر روزنامه اعتماد. رضا معینی مسئول امور ایران در سازمان گزارشگران بدون مرز معتقد است که این بازداشت ها نشان می دهد که دور تازه ای از سرکوب روزنامه نگاران در ایران آغاز شده است”.

در مقاله ای از وبسایت نشریه اینترنتی اخبار روز تحت عنوان “دولت روحانی، آخرین تیر به استقلال مطبوعات” به تاریخ  ۱٣ آبان ۱٣۹۶ (۴-Nov-2017) به بررسی لایحه سازمان نظام رسانه‌ای کشور و تصویب آن پرداخته است. در این مقاله می نویسد: “به نظر می‌رسد دولت در تصمیم عجیبی می‌خواسته و می‌خواهد فشارها را بر گرده و گردن مطبوعات افزایش دهد. مساله‌ای که به تمام با گفته‌های رییس جمهور چه در زمان مبارزات انتخاباتی و چه پس از آن تناقض دارد. روحانی در مراسم تنفیض سال ۱٣۹۲ خود گفته بود که “پناه به خدا می‌برم از بستن دهان منتقدان” و حال به نظر می‌رسد دولتی که او ریاستش را بر عهده دارد به تمام در پی بستن دهان منتقدان است”. توضیح بیشتری لازم نیست. آیا اگر یک اصولگرا رئیس جمهور می شد نیز همین کار را نمی کرد؟ آیا تفاوتی میان اصولگرا و اصلاح طلب وجود دارد؟ چند بار باید انگشتان مردم جوهری شود تا روشن شود که سگ زرد برادر شغال است؟ آیا بایکوت کنندگان انتخابات یعنی همان کسانی که وطن فروش!! و فاقد دید سیاسی! معرفی شدند برحق نبودند؟

طبق نقل قولی از از ایسنا در خرداد ۱۳۹۶(۲۰۱۷June-) از استاندار کرمانشاه: “دولت به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی کشور و همچنین حل مشکلات باقی مانده با دنیا است و کاری که در این مرحله صورت می گیرد عظیم تر از گذشته خواهد بود و دولت در دور دوم کارنامه بسیار موفق تری را از خود به نمایش خواهد گذاشت. دولت بلافاصله بعد از موضوع برجام به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی کشور و همچنین حل مشکلات باقی مانده در عرصه بین الملل است و کاری که در این مرحله صورت می گیرد عظیم تر از گذشته خواهد بود”. اما وضعیت موجود به وضوح چیزی خلاف این را نشان می دهد. ​

روحانی حتی توجهی به وضعیت هنرمندان نیز ندارد. بسیاری از آنها به دلایل واهی و غیر قانونی از فعالیت منع شده اند. بهار نیوز در تاریخ سه شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۶(۵-Sep-2017) در مصاحبه ای با حسین زمان با نقل قول از او می نویسد: “دولت تکلیف هنرمندان ممنوع‌الکار را روشن کند. قابل قبول نیست که روحانی زورش نمی‌رسد”. اما این پرسش مطرح می شود که زورش نمی رسد یا نمیخواهد؟ دویچه وله می نویسد: “بر اساس اعلام این سایت ۴۷ درصد وعده‌های حسن روحانی به طور کلی یا پیگیری نشده و یا در نیمه‌های راه به دست فراموشی سپرده شده‌اند. ۳۸ درصد وعده‌ها همچنان در حال پیگیری است و تنها ۱۵ درصد وعده‌ها محقق شده‌اند”. به نظر می رسد که سقف خواسته های طرفداران دو آتشه اصلاح طلبی با کف زمین یکی شده است تا جایی که دیگر تنها خواسته آنان عمل به وعده های گفته شده توسط خود روحانی است. مصطفی تاج زاده در بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها در تهران گفت: “ما مطالبات اصلاح‌طلبانه از آقای روحانی نداریم، اما از ایشان انتظار داریم وعده‌هایی که در انتخابات داده را محقق کنند.”

روحانی که در نمایش های موسوم به مناظره انتخاباتی رقبای خود را با اتهام فساد مورد حمله قرار می داد، در خانواده و دولت خود با فسادهای گسترده مواجه بود. در این مورد هیچ تفاوتی میان او و اصولگرایان وجود ندارد. وبسایت دیده بان در مقاله ای با عنوان “چرا رشد فساد در دولت روحانی اوج گرفت؟” درباره فسادهای کلان و نجومی در دولت و خانواده روحانی با اشاره به سخنان علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نشستی خبری با عنوان “گزارش یک فاجعه” از قول او می نویسد: آقای رئیس جمهور به جای اینکه به دنبال فساد و سازمان فساد بگردند، بهتر است به برادر خودشان، دفتر خودشان و وزارت نفت توجه کنند. در این مقاله همچنین اشاره ای به سایر مفسدان اطراف روحانی نظیر نعمت زاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت، سیروس ناصری و حسین فریدون دارد.

فسادهای پی در پی در دولت روحانی

یکی از مهره های پر رنگ جناح اصلاحات محمد رضا عارف است که ظاهرا تنها فعالیت جدی او در دوره اصلاحات، ارتقای جایگاه فرزند جوانش به سطح مدیریتی بالا بوده است. فرزندش، حمید رضا در اظهاراتی جنجالی اعلام کرده بود که موفقیتهای چشمگیر و خارق العاده او در طی نمودن پله های مدیریتی حاصل “ژن خوب” پدر و مادرش بوده است! این خبر تا به آنجا فراگیر شد که بی بی سی در تاریخ ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۷ مقاله ای با عنوان “آیا ‘ژن خوب’ با دستاورد تحصیلی ارتباط دارد؟”  دراین باره در وبسایت خود قرار داد و به بررسی ارتباط میان ژنتیک و موفقیت تحصیلی پرداخت. روزنامه ایران در تاریخ ۳۰ آگوست ۲۰۱۷ نوشت: سخنان حمیدرضا عارف که بوی نژادپرستی و برتری‌طلبی می‌داد؛ او می‌گوید موفقیت‌هایش به خاطر ژن برتر اوست نه رانت و مسئولیت‌های پدرش. رضا صادقیان در مقاله ای با عنوان ” مخاطرات ژن‌‌های خوب”عنوان می کند که: عکس گرفتن با ماشین‌های گران قیمت، ویراژ دادن در خیابان‌های شهر، پوشیدن‌ لباس‌های خاص و فوق‌العاده گران و گرفتن عکس از لوازم شخصی بخشی از مانور ژن‌های خوب امروز و آقازاده‌های دیروز است.

یکی دیگر از رسوایی های کابینه دولت روحانی، استیضاح و برکناری فرجی دانا از پست وزارت علوم پس از افشای ۳ هزار بورسیه غیر قانونی ، نخستین برکناری وزرا در کابینه یازدهم بود. اینجانب(نگارنده) با یکی از دانشجویان بورسیه در مقطع دکتری در تماس بودم و او تایید کرد که به سبب نفوذ دایی خود که نماینده مجلس بوده، بورسیه را دریافت کرده است. حلقه اطراف روحانی درفساد و قانون گریزی بزرگتر می شد. در ماه های ابتدایی سال ۱۳۹۵(۲۰۱۶( رسوایی فیش های حقوقی مدیران دولتی که به فیش گیت معروف شد بر دولت روحانی فشارهایی وارد کرد. با افشای فیش های نجومی در میان مدیران دولتی و به ویژه صندوق توسعه ملی، دولت به تکاپو برای خروج از بار فشارها افتاد و در نهایت سخنگوی دولت، مجبور به عذرخواهی از مردم شد. این مساله یک رسوایی جدی برای دولت روحانی بوده است دولتی که مدعی بوده که خزانه خالی تحویل گرفته است و حتی در پرداخت حقوق کارمندان خود نیز با مشکل مواجه شده است.

دروغ و باز هم دروغ

روحانی در مصاحبه ای با شبکه یک تلویزیون ایران گفت: “به وزرا دستور دادم که از جوانان و زنان در سمتهاى معاون و مشاور استفاده شود”. هنوز یک هفته از مراسم رای اعتماد به کابینه نگذشته بود که وزیر آموزش‌وپرورش، “مرضیه گرد” یکی از دو معاون زن وزارتخانه که کارنامه موفقی هم داشت را برداشت و جای او را به مجتبی زینی‌وند داد. او در جای دیگری گفته است: “باید از جوانان، بانوان، همه اقوام و مذاهب استفاده کنیم تا در بخشهاى مختلف به کشورشان خدمت کنند. اصل بر شایسته سالارى است”. وقتی به وضعیت جوانان، بخصوص جوانان تحصیلکرده، اقلیت های قومی- مذهبی و زنان در ایران می نگریم این صحبت ها بیشتر به طنز تلخی می ماند که تنها مصرف خارجی و رسانه ای دارد.

حضور زنان در ورزشگاه سالهاست که به عنوان آرزویی دست نیافتنی باقی مانده است. ورزشکاران زن ایرانی که حمایتشان از روحانی را به شیوه‌های مختلف پیش از انتخابات اعلام کرده بودند. در مراسمی در خردادماه سال ۱۳۹۶(۲۰۱۷) روحانی در جمع ورزشکاران حضور یافت. در این مراسم از روحانی درباره حضور زنان در ورزشگاه ها سوال شد. روزنامه شرق در گزارشی به نقل از محمد پنجعلی، کاپیتان سابق پرسپولیس نوشت: “آقای روحانی کاملا موافق حضور زنان در ورزشگاه هستند و گفتند حتما این موضوع پیگیری می‌شود. آقای روحانی گفتند ورود زنان به ورزشگاه، گام‌به‌گام محقق می‌شود”. البته همگان می دانند که محقق شدن گام به گام یا تدریجی وعده ای در ایران به معنای وعده سر خرمن است. در حقیقت کاربرد اصلاح طلبان همین است. عادت دادن مردم به اینکه همه چیز لاکپشتی باید پیش برود. در حقیقت آنقدر آهسته که به مرور زمان از یاد برود و در آینده به کلی انکار شود.

روز سه‌شنبه ۱۴ شهریور۱۳۹۶(۵-Sep-2017)، همزمان با آغاز بازی تیم‌های ملی ایران و سوریه کاربران شبکه‌های اجتماعی پست‌ها و تصاویری از ورود بدون مشکل زنان سوری به ورزشگاه آزادی تهران برای تشویق تیم ملی خود و جلوگیری از زنان ایرانی برای تماشای همان مسابقه، منتشر کردند. اگر چه اجازه ورود زنان به ورزشگاه از سالها پیش خواسته زنان ایرانی و فعالان حقوق زن بوده است اما اجازه ورود به زنان سوری و مخالفت همزمان با ورود زنان ایرانی موج جدیدی از مخالفت با این تصمیم مقامات جمهوری اسلامی را به راه انداخت. در میان زنان ایرانی بازندگان اصلی بودند که نه تنها به حقوق اولیه خود دست نیافتند بلکه به ابزار روحانی جهت نیل به اهدافش شدند. الیاس حضرتی، فعال سیاسی و مطبوعاتی و نماینده مردم تهران در مجلس در صفحه تویتر خود در ماه جولای سال ۲۰۱۷ درباره حضور زنان در کابینه روحانی نوشت: “تا الان نام هیچ زنی برای وزیر شدن در دولت دوازدهم مطرح نیست و با این شرایط احتمال حضور وزیر زن منتفی است”.

در پایان به عنوان نتیجه گیری می توان نکات زیر را برشمرد:

  • بطور کلی اصلاح طلبی طرحی بوده است برای خاموش ساختن و از رونق انداختن اعتراضات مردمی و به عبارتی خریدن وقت برای رژیم اسلامی ایران. اصلاح طلبان سوپاپ اطمینان نظام هستند. حتی افرادی همچون صادق زیبا کلام نیز گاهی به اصلاح طلبی به دیده شک نگریسته و آن را فریب می دانند و می گوید: “عملکرد اصلاح طلبان، حس فریب می‌دهد”.

  • عادت دادن مردم به اینکه همه چیز تدریجی باید پیش برود. آنقدر آهسته که اصولا سرانجام آن نامعلوم بوده و هرگز مشخص نمی شود. یا غبار فراموشی بر آن می نشیند و یا در میان آشوب های تبلیغاتی و خبری پس از آن گم می شود.

  • اصلاح طلبی دامی است برای شناسایی و حذف منتقدین نظام. هر دوره با روی کار آمدن مهره ای از اصلاح طلبان به بهانه ایجاد فضای باز سیاسی، روزنامه نگاران، نویسندگان، دانشجویان، روشنفکران و فعالان منتقد را شناسایی و بلافاصله در دوره بعدی با حضور مهره ای دیگر سرکوب و زندانی می شوند و به این ترتیب جامعه از آنان که خطر احتمالی برای دیکتاتوری محسوب می شوند خالی می شود. سرکوب دوره ای روزنامه نگاران موید این ادعاست.

  • با مقایسه اصلاحات در کشورهایی همچون تونس و عربستان سعودی با نمایش مزمهل شده ای به نام اصلاحات در ایران می توان به وضوح دید که عزم اصلاح نزد هیچ یک از عناصر اصلاح طلب دیده نمی شود. در واقع آنان مهره های رژیم هستند که نام اصلاح طلب را دزدیده و بر خود نهاده اند. در عربستان سعودی ظرف یک ماه زنان به استادیوم رفتند، آواز زن از تلویزیون پخش شد، تصفیه خشونت اسلامی از متون آغاز شد و در این مدت اصلاح طلبان دوشادوش دوستان دیکتاتور طلب خود با هشتک “من سپاهی هستم” کولاک کردند. اخیرا نیز باسکوت روحانی درمقابل تضییع حقوق علیرضا رجایی ونیزموضوع سپنتا نیکنام بنظرمی رسد منشورحقوق شهروندی درحال تعلیق است.

  • بنظر می رسد کارکرد رئیس جمهور تنها برای تطهیر عملکردهای تباه رهبر است. این مهره نمایشی، بار مسئولیت اشتباهات دیکتاتور بزرگ را بدوش می کشد تا رهبر کماکان دست نخورده و منزه باقی بماند.

http://didban.ir/fa

https://iranneda.org

http://zeitoons.com/

http://www.bbc.com

http://bayanmedia.net

https://iranwire.com/fa

https://ir.voanews.com

http://www.tabnak.ir/fa

http://www.komala.com

https://rouhanimeter.com

http://www.ppa-iran.com/

http://www.akhbar-rooz.com

https://www.tasnimnews.com/fa

http://www.kurdistanmedia.com/

درباره نویسنده:

فرشید سلطانی، سازمان دموکراتیک یارسان، کمیته کشوری-سوئد

E-mail: Farsheed1980@gmail.com

نظرات