نقش زبان مادری در توسعە صلح و تفاهم

0
1386
مجید حقی – فنلاند

در قانون اساسی مشروطە هویتهای محلی و زبانی جزو مسائلی بودند کە امنیت ملی را بەخطر میانداختند. از آن روز بە بعد رژیمهای حاکم بر ایران مسئلە هویت منطقەای، ملی و قومی را بە عنوان مسئلەای امنیتی نظارە کردە و با خواست حق تحصیل بە زبان مادری و آموزش فرهنگهای ایران بسان تهدیدی علیە تمامیت ارضی ایران برخورد شدەاست. نتیجە آن افزایش نیروی گریز از مرکز و از بین رفتن حس همبستگی و حقوق شهروندی برابر، بین میتها و اقوام ایرانی است.

از طریق آموزش به زبان مادری می توان اعتقادات، ذهنیتها و تفسیرهای اختلاف برانگیز گذشتە را بە بهترین وجه به  خدمت انسانیت در آورد. ضمن اینکە در طول تاریخ بەخاطر اختلافات و ظلم و ستمهایی کە از طریق حکومتهای سرکوبگر و ظالم باعث شدەاست کە ذهنیتی منفی و ضد هم بین افراد، اقوام و ملل  تشکیل شود، اجداد ما جملگی نهایت سعی خود را کردەاند تا سهمی در توسعە انسانی این جهان داشتە باشند و گامی جلوتر از نسل گذشتە جهت رسیدن بە انسانیت برداشتە شود. در همە این تلاشها علاوە بر محیط آموزش که  بسیار مهم است، استفادە از زبان مادری بە فراگیری کودکان و دانش آموزان بە شیوە بهینەای کمک میکند. در پنجاە سال گذشتە مسئلە آموزش بە زبان مادری در آموزش و پرورش و آموزش زبان یکی از بحثهای داغ حوزە پداگوژی کوردکان بودەاست. اصل اموزش بە زبان مادری از سال 1953 در کنوانسیون سازمان جهانی یونسکو بە عنوان یکی از اصول اموزش برجستە شدە است. در بیانەی کنوانسیون مذکور آمدەاست کە در محیط آموزش کودکان باید درس خود را با اموزش به  زبان مادری شروع کنند، چرا کە آموزش بە زبان آشنا، انتقال بین خانە و مدرسە را آسانتر میکند.

این سند همچنین تاکید میکند، کە آموزش کودکان در سالهای اولیە بە زبان مادری پایە و اساس قویتری برای سواد آموزی و ترویج انتقال دانش بین دانش آموزان، کسب مهارتها و ارزشهای علمی را فراهم میکند. آموزش زبان مادری از نظر یونسکو وسیلەای است برای بهبود کیفیت تحصیل با استفادە از دانش و تجربە دانش اموزان و والدین انها.

این امر باعث بهبود وضعیت دانش آموز در امر خواندن، داستاوردهای آموزشی، ارتباطات بهتر با همسایگان و جامعە گستردەتر میشود. علاوە بر این زبان یکی از مهمترین مولفەهای هویت انسان در جوامع چند فرهنگی است. وقتی بچەای متولد میشود بە او نامی دادە میشود. این اسم از زبانی سرچشمە میگیرد کە بچە در کودکی حرف زدن بە آن زبان را یاد میگیرد. از این رو زبان یک ابزار هویت، عزت نفس و فرهنگ است.

سیاستهای جمهوری اسلامی در زمینە زبان مادری و اصل پانزدهم قانون اساسی این رژیم، مثل شمشیر دولبە کار میکند. از طرفی با استفادە از تبلیغ حق  ” استفاده از زبان‌های محلی و قومی” تلاش میکند با توسعە روابط اجتماعی گروهی و حس تعلق خاطر در چهارچوب وعدەهای عملی نیافتە مربوط بە این اصل قانون اساسی رژیم، ملیتهای غیر فارس ایران را حول سراب شعارهای رنگارنگ خود جمع کند و با این کار در رقابتهای انتخاباتی بە عنوان وسیلەای برای جذب آنها برای شرکت در انتخابات استفادە کند، از طرف دیگر هرگونە اقدام سازمانها و دست اندرکاران اموزش زبان مادری را زمینەای برای حاشیەسازی آنها میداند. زیرا بر اساس مادە دوم قانون مطبوعات در جمهوری اسلامی، نشریات و کتب موظفند “مرزبندیهای کاذب و تفرقە انگیز” قومی و منطقەی را نفی کنند. بازگشت بە اصل امنیتی بودن هویتهای فرهنگی و زبانی، همان  اصلی کە از دوران مشروطە وارد فرهنگ سیاسی ایران شد.

در کشوری کثیر الملە و چند فرهنگی مثل ایران سیاستهای اموزشی باید برای همە مردم کشور اطمینان حاصل کند کە تمام زبانها از جملە زبان ملیتها و اقلیتهای قومی دیگر در مدارس قابل دسترسی بودە و دانش آموزان حق تحصیل بە این زبان را از روز اول پا گذاشتن بە مهد کودک و آمادگی دارا باشند.

 آموزش زبان مادری کلیدی است برای بازکردن قفل آموزش، پیشرفت و توسعە برای همە. از آنجایی کە ما در جهانی چند زبانی زندگی میکنیم مردم از زبانهای مختلف برای ارتباطات اجتماعی استفادە میکنند. امروزە این روش عادی زندگی است. با این حال نظام اموزش ایران این واقعیت چند زبانە بودن مردم ایران را نادیدە میگیرد.

بچەها، جوانان و بزرگسالان خواهان یادگیری چیزهایی هستند کە مربوط بە زندگی و نیازهای آنان با زبان خود و از طریق خودشان باشد. از انجایی کە یکی از اهداف اموزش و پرورش توسعە پایدار است، بدون اموزش زبان مادری در کشورهای چند زبانە چنین هدفی نه تنها قابل دسترس نیست، بلکە باعث عمیق ترش شدن اختلافات و شکافهای اجتماعی و سیاسی میشود کە جلو پیشرفت کلیت جامعە را میگیرد. جامعەای کە خیابانهای ان پر از افراد مسلح باشد، جامعەای کە دانش اموزان با بازدید بدنی وارد مدارس و دانشگاهها میشوند، نمیتواند جامعەای پیشرفتە و باثبات باشد.

بررسی ها نشان می دهد که انسان به زبانی که می فهمد فکر می کند.حداقل شش سال از اموزش بە زبان مادری لازم است تا بچەها بتوانند اصول اولیە یادگیری خواندن و نوشتن و مطالب مربوط بە علوم را درک کنند. بررسی برنامەهای اموزشی ٤٠ کشور مختلف نشان میدهد کە تنها کمتر از نیمی از آنها اهمیت تدریس کودکان بە زبان مادری خود در سالهای اولیە اموزش می شناسند و اغلب کشورهای مذکور جزو کشورها توسعە نیافتە هستند. در کشوری چند فرهنگی معلمین لازم است بتوانند بە هردو زبان مادری و زبان مشترک کشور آموزش دهند و نیازهای زبان مادری را درک کنند.

آموزش در عصر شبکەهای ارتباطاتی؛ کیفیت، عدالت، برابری و یادگیری مداوم یک نیاز ضروری امروزی است. لازم است کە در چنین آموزشی احترام کامل بە حقوق شهروندی همە مردم از جملە حق استفادە از زبان مادری و تدریس ویادگیری و ارتقاء تنوع زبانی احترام گذاشتە شود. سیاستهای آموزش جامع زبان مادری نه تنها منجر بە پیشرفت تحصیلی میشود، بلکە بە تساهل، انسجام اجتماعی و در نهایت صلح در کشور کمک میکند. آموزش بە زبان مادری و توسعە زبان ملیتها و اقلیتهای قومی در ایران، آموزش معلمان بە اهمیت زبان مادری باعث پر شدن شکافهای اجتماعی و فرهنگی بین مردم ایران میشود

بیش از شش ملیون مهاجر ایرانی در خارج از کشور هستند و با وجود شبکەهای ارتباطاتی اکنون باید روشنفکران فارس تبار بە پیشرفت قابل ملاحظەای برای درک لزوم آموزش زبان مادری و تدریس در آن رسیدە باشند. چنین پیشرفتی بە وسیلە بازتابهای آموزشی بدست آمدە از تحقیق در زمینەهای مختلف و از جملە یادگیری زبان مادری، باعث میشود کە ارتباط و درک بین مردم ایران از هر ملیت و قومی کە باشد بە سطح بهتری ارتقاء یابد و زمینە درک مشترک و مبارزە مشترک برای رسیدن بە آیندەای مشترک پدید اید. این امر زمانی شدنی است کە روشنفکران فارس تبار مسئولیت عدالت در اموزش و پرورش بە زبان مادری را پذیرفتە و متعهد بە پیشبرد عدالت آموزشی در همە سطوح شوند. در چنین صورتی تفاوت زبانی و فرهنگی و هویتی محلی – ملی نه تنها تهدیدی علیە تمامیت ارضی نخواهد بود، بلکە بە فرصتی برای همزیستی مسالمت آمیز و داوطلبانە تبدیل شدە کە باعث رشد کمربند امنیتی جامعە خواهد شد.

نظرات