ناسیونالیزم ، مکتب رهایی بخش خلق کوردستان

0
1535
هیما صوفی

آنچە مسلم است در طی سالیان متمادی ، جبر اشغال گری و استثمار کوردستان ، باافکاری فاشیستی بە مثابە خطاب قومی در چهار چوب ایران جعلی و توهم در واقعیت رئال پولوتیک حاکمان خودکامە یکی پس از دیگری در ایران خود را نمایان ساختە است و ملت کوردستان شرقی را از بدویترین حتی حقوق انسانی و شهروندی خود محروم نمودە اند، شرح حال ملتی کە هموارە و در گذشتە نە چندان دور و بە علت نبود دانش سیاسی و تعریف ملیت و خواستهای ملی گرایانە همیشە دردی علاج ناپذیر بودە است، البتە در این فقدان فکری بزرگ عوامل زیادی در ساختار فکری ، سیاسی و اجتماعی کوردستان خود را تداعی مینماید کە بنابر اهمیت و عمق مسئلە میتوان آنرا اولویت بندی کردە و با بینشی توام با تعریف و تشکیل ساختاری واحد در چهار چوب ملزومات حقیقی ملت کوردستان شرقی در جهت ایجاد کیانی سیاسی و مستقل بە ان پرداخت….

از بدو پیداش انسان همزیستی و شکل گیری خانوادە در قالب کومون های اولیە ، هموارە حسی برای دفاع ، از محل زندگی و کسب ارامش جهت ادامە زندگی در شکل بدوی خود وجود داشتە است ضمن اینکە این حس روز بە روز و باپیشرفت فکری انسان و خواستهای ذاتی ان در طول تاریخ تکامل یافتە است کە بە نوعی میتوان این حس اولیە را در مقارنە با تعریف علمی ناسیونالیم قراردهیم ، حال تمدن بشر با همە فراز ونشیبهایی کە در طول تاریخ شاهد ان بودەایم ، ارمان های اومانیستی را نتوانستە برای مردمان جهان بە ارمغان بیاورد ، کە خود علتهای زیادی را در بر میگیرد کە از همە مهمتر میتوان بە اقتصاد و منافع ذیربطە اشارە نمود ،،،

ملت کورد کە در صد سال گذشتە هموارە برای احقاق حقوق انسانی خود انواع مبارزات را برای رهایی از یوغ استبداد بر پا کردەاند ،هرگز در راین راستا از هیچ کدام از ابزار موجود در گذشتە نە چندان دور خود نتوانستە اند استفادە بهینە توام بە تحقق ارمانهای خودرا میسر بنماید ،،در قرن گذشتە چە بسا ملتهایی تحت ستم با استفادە از مکانیزمهایی در حد ممکن و نهایت استفادە ایجاد دولت نمودەاند . کشورهایی کە با بهرە گیری از شرایط جامعە خود و درک خواست و نیاز خود در جامعەای کە لازم بودە یک پتانسیل یا بهتراست بگوییم ایدئولوژی نجات بخش انان را بە سوی ازادی و استقلال سوق دهد ، دین، کمونیست ، دموکراسی ،،،، از نمونەهای بارزی بودەاند کە کشورهایی همچون ویتنام ، بنگلادش ،،،،، غیرە را بوجود اورند ،،،، اما در کوردستان اوضاع فرق میکرد ، اوج حرکت و جنبش ملیگرایانە با بهرە گیری از مفاهیم ناسیونالیزم بە دوران اسماعیل خان شکاک مشهور سمکو شکاک بر میگردد کە متاسفانە بدلایل متعدد هرگز نتوانست در قالب دولتی کوردی مبتنی بر مشخصات و مختصات کیانی سیاسی و مستقل خود را بشناسد ،،،اما نکتە قابل توجە و تامل اینست این ملت هرگز از مبارزات خود برای رسیدن بە عزت و ازادگی دست بردار نبودە و با خون جوانان غیور خود همیشە بیرق انقلاب و شرافت را برافراشتە نگە داشەاند ،،، بە جرات میتوان اذعان نمود کە پدر ناسیونالیزم کوردی سمکوی شکاک بودە و با همە کم و کاستیها و شکست در این کارزار هویتی برای ملت کوردستان ، سردار جنبش ملی گرایانە، نام خود را در تاریخ جاودانە نمود کە اوج بازتاب و فرایند انرا در جمهوری کوردستان در مهاباد می توان بە وضوح لمس نمود و باری دگر پرچم ازادگی و عزت ملت کوردستان با دستان حضرت پیشوا قاضی محمد رئیس جمهور فقید جمهوری کوردستان بە اهتزاز درامد ،، ملت کوردستان هویت سیاسی خود را در چهار چوب جمهوری کوردستان حداقل برای یازدە ماه و اگر چە کوتاه اما بازیافتە و تاثیرات ان تا بە امروز بر جنبش ازادیخواهی ملتمان بودە و هست .

بعد از سمکوی شکاک و حضرت پیشوا و شکست انقلاب و تسخیر دولت انان بە مرور زمان و در اثر نوع نگرش و سیاست حاکمان مزدور مرکزی ، هنجارها و چالش هایی ریشەدار دال بر کم رنگ شدن یا بهتر بگوییم سرگردمی هویت ملی برای مردم کوردستان امری بدیهی و گریبانگیر جامعە شدە است کە بزرگترین ضربە بعد از اشغالگران کوردستان را متاسفانە نوع مطالبات و خواست و تعاریف احزاب سیاسی کوردستان بە پیکر بی جان هویت ملی ملت کورد وارد نمودەاند ، احزابی کە تا کنون خود را پیشرو ملت میدانند اما هرگز نتوانستەاند با سیاستی معین مبتنی بر افکار ناسیونالیستی در جهت شاخصەهای ملیتی خود را نمایان سازند ، البتە در این کارزار مرگ و زندگی نیز نباید از سیاستهای کشورهای غربی و بخصوص کشورهای اقلیمی غافل بود و متعاقبا تاثیرات بسیار مخرب و بعضا نابود کنندە بر روند تفکرات سیاسی احزاب کوردی و نوعی جبر سرگردان نمودەاند ،،، مسئلە حائز اهمیت در این مقولە بسیار مهم تفکرات حاکم بر اقشار جامحە کوردستان و همە طیفهای ان میباشد کە از طرفی خود احزاب کوردی ،رهبری بخشی از انرا مینمایند ، اما این رهبری در جامعە کوردستان نە تنها نتوانستە مردم را بسوی انقلابی ناسیونالیستی سوق دهد بلکە بر خلاف ان جامعە را پریشان افکار نمودە است و از این رو جامعە کوردستان ، اجتماعی یکدست در جهت هویت ملی و مطالبات مبتنی بر باورهای ناسیونالیستی نیست و این خللی چە بسا بسیار بزرگ در پروسە هویت ملی گرایانە بر اساس ناسیونالیزم میباشد ،مسلما انچە در کوردستان تاکنون بر این منوال بودە اتفاقی خوشایند نبودە و نیست ، زمان تغییر و انقلابی فکری ، سیاسی واجتماعی در کوردستان فرارسیدە است هرچند زمان را از دست دادەایم اما میتوان خود رانجات دهیم .

پس وظیفە اصلی اقشار ، تحصیلکردە ، روشنفکر و سیاسیون کوردستان ،شروع انقلابی فکری در راستای ملت سازی بر اساس تعاریف علمی و سیاسی و خود باوری میباشد ، همگان باید بر این امر واقف باشند کە کوردستان سرزمینیست با فرهنگ ، خاک ، زبان مشترک مردمان ان و جز ایران نبودە و نیست ، باید بدانیم دیار ما اشغال شدە ، مارا در حد یک قوم تحقیر نمودەاند ، پس حال زمان ان رسیدە است کە با کوششی مضاعف تاریخ و هویت سیاسی خود رابازسازی نمودە ، تاریخ جعلی را دور ریختە و بر پایەی واقعیات و مستندات ملت خور را اگاه سازیم کە چرا ما یک ملتیم و برای ملت بودن و زندگی در کیانی سیاسی مستقل بە نام کوردستان چە باید کرد .

نظرات