بررسی استقلال تاجیکستان، وضعیت سیاسی این کشور و تیرگی روابطش با ایران و مسئله کورد در مصاحب با ارشاد سلیمانی سردبیر هفته نامه آزادگان تاجیکستان

0
3123

روژی کورد: تاجیکستان، کشوری که علیرغم برخورداری از وضعیتی تاحدود زیادی مساعد در زمان شوروی، همواره به استقلال خود اندیشیده و در راه آن تلاش نموده است، این تلاش در سال 1992 میلادی به نتیجه رسیده و اینک کشوری مستقل بنام تاجیکستان در نقشه جهان قد علم می کند و در مناسبات منطقه خاورمیانه نیز عرض اندام می کند. تاریخ 26 سال گذشته این کشور با فراز و فرودهایی روبرو بوده است که جنگ شهروندی یا جنگ داخلی 5 ساله، بخش عظیمی از آن را تشکیل می دهد، جنگی که دستهای پنهان ترور جمهوری اسلامی در آن نقش داشته است، جهت بررسی این  مسائل و مسائل فرهنگی تاجیکستان مصاحبه ای داشته ایم با دوست گرامی ارشاد سلیمانی، روزنامه نگار و سردبیر “هفته نامه آزادگان” تاجیکستان که می خوانید.

ارشاد سلیمانیو سردبیر هفته نامه آزادگان تاجیکستان

در ابتدای گفتگوی خود به گذشته تاجیکستان و استقلال آن و وضعیت عمومی این کشور می پردازیم، ارشاد سلیمانی به واکاوی بحث می پردازد و می گوید: “تاجیکستان، مانند بقیه کشورهای دیگر آسیای مرکزی دارای نظام جمهوری است اما در عمل حکومت فعلی از سال 1992 میلادی تاکنون قدرت را در اختیار دارد و در مجموع تاجیکستان کشوری در حال رشد است. زندگی اصلی مردم از طریق مهاجرینی که در کشورهای خارج و اساسا در روسیه هستند تامین می شود. شمار این مهاجرین دو میلیون نفر است که از گردانندگان اصلی و تامین کنندگان اصلی اقتصاد و بودجه تاجیکستان محسوب می شوند که حدود 4 میلیارد دلار پول از خارج به داخل ارسال می کنند که این میزان برابر است با محموع تولید ناخالص داخلی تاجیکستان.

وی سپس به جنگ داخلی 5 ساله در تاجیکستان و تبعات آن می پردازد و می گوید: “تاجیکستان که بعد از جدا شدن از شوروی، می توانست بسیار رشد کند، بدبختانه با یک جنگ تحمیلی خانمانسوز داخلی روبرو شدیم که این جنگ 5 سال طول کشید و خسارات زیادی را برای مردم تاجیکستان به بار آورد که تاکنون نیز مشغول جبران این خسارات هستیم. در حال حاضر تاجیکستان در برخی از موارد و عرضه ها در حال دستیابی به دستاوردهایی است.”

اما وضعیت تاجیکستانهی در دوره شوروی چگونه بود، علت استقلال خواهی مردمان این کشور چه بود؟ سردبیر هفته نامه آزادگان در این باره می گوید: “تاجیکستان مانند دیگر کشورهای عضو شوروی تا حدودی از برخی از حقوق برخوردار بود و از نگاه اقتصادی نیز زندگی مردم تاحدودی خوب و یا شاید خیلی خوب بود، هرچند که تاجیکستان از لحاظ اقتصادی و زیرساختهای تولیدی چندان پیشرفته نبود اما از جانب حکومت مرکزی شوروی از لحاظ مادی پشتیبانی می شد و بسیاری از کارهایی که در زمینه اقتصادی در تاجیکستان انجام شده بود، همگی در زمان شوروی انجام شده است.”

سلیمانی در رابطه با رعایت حقوق شهروندی تاجیکستانیها در زمان سلطه شوروی بر این کشور می گوید: “من فکر می کنم که این به نوع قدرت و سیستم شوروی در آن زمان بستگی داشت که به بخشی از حقوق مردم احترام می گذاشت و با ارزشهای انسانی و بشری به گونه ای شایسته برخورد می کرد. از دیدگاه من تاجیکستان همانند بقیه کشورهای زیر سلطه روسیه در آنزمان بود و هر چیزی که در شوروی قانونی و جائز بود در تاجیکستان هم همین گونه بود و هر آنچه آنجا ممنوع بود در تاجیکستان نیز ممنوع بود. با اینوجود مردم تاجیکستان همواره برای داشتن استقلال ملی شان تلاش می کردند هرچند که خود نظام شوروی به هیچ وجه ممکن وجود گروههای مخالف و اپوزیسیون را قبول نداشت و قانونا اجازه فعالیت وجود نداشت و سرکوب می شدند اما در پایان دوران شوروری در زمان گورباچوف که برخی از آزادیها را قانونی اعلام کرد، تاجیکستان از اولین کشورهایی بود که در آن نهضت ملی خواهی فعال شد و از اولین کارهایی که انجام شد این بود که زبان تاجیکی دولتی و رسمی شد و سپس سازمانهایی وارد عمل شدند که در پی مستقل کردن تاجیکستان و استقلال آن بودند. در زمان فروپاشی شوروی ما تاجیکستانیها، استقلال خودمان را در 19 سپتامبر 1991 اعلان داشتیم که این اعلان استقلال به رهبری حزب خاصی نبود و وتلاش تمامی سازمانها و احزاب فعال آن زمان بود که فعالترین سازمان آنزمان تاجیکستان، سازمان رستاخیز بود که چندین همایش و گردهمایی را نیز برای دفاع از داشتن تاجیکستانی استقلال و آزاد انجام داد و برنامه های وسیعی را سازماندهی کرده بودند که رهبر این سازمان نیز برعهده یکی از روشنفکران آن زمان “دکتر طاهر عبدالجبار” که اکنون فوت نموده اند، برعهده داشتند.”

در رابطه با احزاب فعال کنونی و وضعیت تاجیکستان در رابطه با آزادی فعالیت احزاب در حال حاضر در این کشور نیز، سلیمانی می گوید: “در ابتدا عرض کردم که تاجیکستان کشوری است با نظام جمهوری و دولتی سکولار که بر اساس قانون اساسی آن، کثرت گرایی سیاسی و وجود رسانه ها و نهادهای دمکراتیک و آزاد مشروع است اما در عمل تا حدودی متفاوت است. در حال حاضر 8 حزب سیاسی به غیر از حزب حاکم وجود دارد که اکثر این احزاب پارلمانی بوده و در مجلس نماینده دارند اما طبیعت این احزاب با هم مخالف نیست و به گونه ای هستند که همیشه از پروژه ها و برنامه های حزب حاکم دفاع می کنند و عملا در تاجیکستان فضائی تک حزبی حکمران است و اپوزیسیونی دیده نمی شود و فضا برای اپوزیسیون ناگوار است.

در رابطه با آزادی بیان و رسانه ها در تاجیکستان، سلیمانی می گوید: “در تاجیکستان رسانه های گوناگونی وجود دارد، حدودا بیش از 500 رسانه مختلف در این کشور وجود دارد که تعداد زیادی نیز سایت به غیر از این رسانه ها وجود دارد که خوشبختانه بخش اعظم آن مستقل می باشند. آزادی رسانه ها در قانون وجود دارد اما با این وجود فضای رسانه ها زیاد مساعد نیست و نهادهای ویژه ای در دولت، رسانه ها را برخلاف قانون، زیر نظر می گیرند و فعالیت رسانه ها نیز حسب این فضا انجام می شود. اگر تا سال 2010 حسب شاخصهای جهانی مراکز و نهادهای حقوق بشری و دیگر نهادهای ناظر جهانی، تاجیکستان در زمره کشورهای دارای رتبه خوب محسوب می شد، اکنون از دیدگاه آزادی بیان، تاجیکستان در گروه کشورهای ناآزاد قرار گرفته است که وضعیتش از این لحاظ نامساعد است. با وجود این فضا، باز رسانه های مستقل و منتقدی در کشورمان وجود دارد که مسائل را به چالش می کشند اما کافی نیست.”

در رابطه با وضعیت حقوق بشر در تاجیکستان مستقل و آزادی فعالیین سیاسی و حکم اعدام در تاجیکستان، این روزنامه نگار و سردبیر تاجیکستانی می گوید: “حکم اعدام در تاجیکستان وجود داشت اما بیش از 10 سال است که به طور موقت این حکم لغو شده و حکم ابد به جای آن وجود دارد. اما برخلاف ادعای دولت مبنی بر عدم وجود زندانی سیاسی، برخی از احزاب اپوزیسیون که قبلا وجود داشتند و اکنون از صحنه خارج شده اند، همچنین برخی از وکلا و فعالین حقوق بشر می گویند که در تاجیکستان زندانی سیاسی وجود دارد اما به بهانه و اتهام جرمهای دیگر و نه جرم سیاسی به زندان افکنده شده اند. اما در دیگر زمینه ها، وضعیت حقوق بشر در تاجیکستان مساعد است، در رابطه با حقوق زنان، حقوق کودکان و حقوق رسانه ها که البته در مقایسه با کشورهای غربی ضعیف است نیز حقوق بشر مراعات می شود.”

در رابطه با روابط بین جمهوری اسلامی ایران و کشور تاجیکستان، سردبیر هفته نامه آزادگان در تاجیکستان می گوید: “کشور تاجیکستان با کشورهای همجوار خود رابطه ای خوب و دوستانه دارد، روسیه به عنوان یک قدرت جهانی و منطقه ای در سیاسیت خارجی تاجیکستان به عنوان یک شریک استراتژیک شناخته و بدان معترف است. با جمهوری مردمی چین نیز رابط بسیار عالی است. چین یکی از سهام داران اصلی و کلیدی اقتصاد تاجیکستان است و بیشترین بدهی های دولتی تاجیکستان نیز از چین است. با کشورهای دیگر مانند ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان هم معتقدم روابط در سطح لازم است و مشکلاتی که با ازبکستان در زمان حکومت اسلام کریموف وجود داشت، اکنون روابط جدیدی شروع شده و بهبود یافته است. با افغانستان و پاکستان نیز ما همکاریهای زیادی داریم و در سازمانها و پیمانهای گوناگونی با هم شریک هستیم. با جمهوری اسلامی ایران که از لحاظ فرهنگی و زبانی و نژادی و دینی نزدیکیهای زیادی داریم، ما تا چند سال پیش روابط بسیار خوبی داشتیم، ایران یکی از سهامداران فعال پروژه های اجتماعی و اقتصادی در تاجیکستان بود، البته راه دیگری هم نداشت و تاجیکستان که تنها کشور فارس زبان در حوزه آسیای مرکزی است و غالبا در میان کشورهای ترک زبان قرار دارد، نمی توانست با جمهوری اسلامی چنین روابطی را نداشته باشد اما در چند سال اخیر بر اثر به وقوع پیوستن چند حادثه و قضایا، روابط تاجیکستان و ایران تیره شد و اکنون روابط بسیار نامساعد و وخیم است.

در رابطه با ترورهای جمهوری اسلامی ایران و فیلم مستندی که در این زمینه منتشر شده و روژی کورد نیز آنرا منتشر کرده است، سلیمانی می گوید: “یکی از نشانه های تیرگی روابط بین این دو کشور این فیلم و ترورهای مورد اشاره آن است اما سابقه تیرگی روابط بین ایران و تاجیکستان به چند سال قبل از آن و چندین موضوع و قضیه متعدد برمیگردد که تیرگی و سردی روابط را به دنبال داشته است. این فیلم از سویی وزارت کشور تاجیکستان رسانه ای شده است که بر اساس آن در زمان جنگ شهروندی (داخلی) تاجیکستان، رژیم ایران در ترور شمار زیادی از شخصیتهای گوناگون فرهنگی و علمی و …غیره تاجیکستان دست داشته است. اما به نظر من مسائل دیگری جدای از این فیلم سبب تیرگی این روابط و مناسبات شده است.”

در اشاره به این مسائل و موارد، سردبیر هفته نامه آزادگان می گوید: “یکی از این موضوعات، وجود حزب نهضت اسلامی تاجیکستان بود که حزبی اپوزیسیون تلقی می شد و در پایان دوران شوروی تاسیس شد و یکی از احزاب تاثیرگذار در عرصه سیاسی تاجیکستان بود که در زمان جنگ شهروندی یکی از طرفهای اصلی جنگ بود و در زمان صلح نیز یکی از طرفهای صلح بود و گفته می شد که این حزب از جانب برخی از کشورهای اسلامی منطقه و از جمله ایران پشتیبانی می شده و می شود. همچنانکه می دانید، ایران یکی از کشورهای کفیل در صلح تاجیکستان است، همانند روسیه و چین،  اما در تاجیکستان این حزب در سال 2015 به سازمان دادن یک کودتای نافرجام متهم شد و دادگاه عالی تاجیکستان این حزب را حزبی تروریستی و افراطی اعلام کرد و فعالیتش را در کشور ممنوع اعلام نمود، بعدا دولت شماری از رهبران این حزب را بازداشت و به سالهای طولانی حبس محکوم کرد. رهبر آن زمان این حزب نیز که در داخل نبود در یک کشور پناهنده شد اما بعدا در یک همایش اسلامی در تهران حضور پیدا کرد که نماینده های رسمی تاجیکستان نیز در این همایش حضور داشتند، این مسئله به سردی روابط ایران و تاجیکستان منجر شد و تاجیکستان در پروژه های منطقه ای از جمله پیوستن ایران به عضویت سازمان شانگاهی که ایران تلاش زیادی برای پیوستن به ان داشته است، تاجیکستان در دو سال آخر رسما از ایران حمایت نکرده است که گفته می شود دلیل اصلی عضو نشدن ایران در این سازمان، به عدم پشتیبانی تاجیکستان برمی گردد چرا که برطبق مقررات این سازمان، می باید تمامی کشورهای عضو سازمان راضی به پذیرفتن عضو جدید باشند.”

ارشاد سلیمانی، سردبیر هفته نامه آزادگان تاجیکستان سپس پرده از مسائل دیگری در رابطه بین ایران و تاجیکستان برمیدارد و می گوید: “مسئله دیگر، قضیه تاجر ایرانی، بابک زنجانی است که مسئله آن در ایران مطرح است. گفته می شود بیش از دو و نیم میلیارد دلار ایران اکنون در تاجیکستان مانده است و تاجیکستان آماده پس دادن و استرداد آن به ایران نمی باشد و در کل تاجیکستان وجود چنین سرمایه ای از ان ایران در تاجیکستان را تکذیب می کند و در این زمینه از ایران تقاضای ارائه سند نموده است. این حوادث سبب شده است که روابط تاجیکستان و ایران به بحرانی ترین حد خود رسیده است. البته با اینوجود سفارتهای دو کشور باز است اما سازمانهای فراوان ایرانی که در تاجیکستان بودند اکنون محدود شده اند و تنها خبرگزاری فارس و یکی دو نهاد دیگر ایران در این کشور فعال هستند.

در رابطه با موسسات فرهنگی و رایزنی فرهنگی ایران که در تاجیکستان وجود دارد و احتمال اینکه جمهوری اسلامی از این طریق سعی در تحریف و به چالش کشیدن فرهنگ این کشور نیز، سلیمانی می گوید: “ایران و تاجیکستان پیشینه مشترکی دارند، زبان ما مشترک نیست اما می توان گفت یک زبان است. در این رابطه نیز بحثهایی وجود دارد. ایران قسمت اعظم میراث فرهنگ عمومی فارس زبانها و حتی جهان را به نام خودش ثبت کرده، مثلا اَوِستا، مولانا و دولت سامانیان، اما این بحثها تاکنون به سطحی که تنش آلود باشد نرسیده است چرا که این بخثها بین اندیشمندان است نه دولت و خطری نیز از این ناحیه متوجه تاجیکستان نیست و تاجیکستان نیز دارای فرهنگی دارای فرهنگ و تمدن خودش می باشد و پیشینه باعزتی دارد که می تواند در رابطه با هرگونه تسلط گرایی ای مقابله کند که اینرا در دوران سلطه شوروی که در آن زمان با حطارت وسیعی از جمله پان ترکیسم مواجه بودیمف این را ثابت کرده ایم و ارزشهای قوی خودمان را حفظ نموده ایم. در برابر ایران نیز به همین نحو فکر میکنم ما می توانیم روندها و تمایلات ایران در راستای تسلط در حوزه فرهنگی و تمدنی را باطل کنیم و از بین ببریم و خودمان را حفظ کنیم.

من فکر می کنم، روابط بین تاجیکستان و ایران که اکنون سرد است در آینده می تواند به گرمی بگراید چرا که ما از دو سو نیازمند داشتن روابط مناسب با یکدیگر هستیم، چرا که این رابطه فقط به دولتها محدود نیست و به مردمان این کشورها نیز برمی گردد که مشترکات فراوانی از لحاظ سیاسی، دینی و فرهنگی با یکدیگر دارند و نیازمند آن هستند پس اراده مردم بر سیاست دولتها تأثیر خواهد گذاشت.

سلیمانی در رابطه با شناخت تاجیکستانیها و نگاه روشنفکران این کشور به کوردها و مسئله آنها می گوید: “روشنفکران و مردمان تاجیکستان، ملت کورد را به عنوان یک ملت مظلوم می شناسند که در طول تاریخ از جانب قدرتهای گوناگونی مورد ظلم قرار گرفته اند. کوردها از بزرگترین ملتهای جهان هستند که دولت ندارند. از سوی دیگر این ملت را به عنوان ملتی مبارز و مجادله گر که همیشه در طول تاریخ برای داشتن یک کیان مستقل تلاش کرده اند می شناسند. البته از نگاهی دیگر، ملت کورد از لحاظ نژادی با ملت ما خویشاوند است و در صدر تاریخ ما پیشینه مشترکی داشته ایم، از این لحاظ در تاجیکستان همیشه، قضایائی که در مورد کوردها بوجود می آید، پیگیری می شود و تا حدی می تواند گفت کهه ما از اوضاع کوردها و کوردستان همیشه مطلع هستیم و چون منطقه ای که این ملت در آن زندگی می کنند با ما مشترکاتی تاریخی دارد، از این لحاظ همیشه موضوع کوردها در تاجیکستان و رسانه ها مطرح و مورد بحث است و درباره آن نوشته می شود و برخی از چهره های سرشناس هم جهادی و هم سیاسیون و هنرمندان و فرهنگیان، کوردها را می شناسند و درباره آنها بحث می شود.

 

نظرات