بخشهایی از سخنان یکی از فرماندهان رژیم در سوریه و واقعیاتی ناگفتنی

0
1557

روژی کورد

پاسدار فلکی که اکنون سردار فلکی نام گفته است از اعضای تیپ ادوات لشکر 10 سیدالشهدا در جنگ ایران و عراق و لشکرکشی به کوردستان و اینک یکی از فرماندهان سپاه در جنگ سوریه و عراق است، وی در گفتگویی با “مشرق” حقایقی عنوان کرده است که از درون آن می توان دخالتهای رژیم در تمور داخلی کشورهای دیگر، تنظیم و سازماندهی افغانیون و شیعیان جهان و برنامه هایی دراز مدت برای براندازی اسرائیل و مبدل شدن به قدرت برتر جهانی از طریق راه اندازی و ابقای جنگ از طریق سازماندهی گروههای همچون داعش را به روشنی دید، در این مطلب بخشی از نکات مصاحبه وی را می خوانیم.

پاسدار فلکی ابتدا به برخی کشورها اشاره نمود که رژیم ایران در آنها مشغول سازماندهی نیروهای شعی است و گفت: “ما در سوریه ضعف‌هایی داریم که الان نمی‌خواهم وارد آن بشوم ولی بخشی از آن ناشی از ضعفی است که ما در ایران داریم. ما از اینجا به جنوب لبنان می‌رویم و شیعیان آنجا را حمایت می‌کنیم؛ به بحرین و یمن می‌رویم؛ این همه هزینه می‌کنیم و شیعیان آنجا را حمایت می‌کنیم.”

وی سپس به لزوم سازماندهی شیعیان افغانی مقیم در ایران از طریق تغییر رویکرد و دیدگاه نظام له آنها اشاره می کند و می گوید: “در حال حاضر بیش از یکی دو میلیون شیعه و مسلمان معتقد به اسلام محمدی(ص) از برادران افغانستانی در ایران داریم که در ادوار گذشته جمعیت این افراد در ایران بسیار بیشتر از این عدد و رقم می‌شد. ما در ایران بعضا به این افراد یا به عنوان خلافکاران مواد مخدر و یا شرور نگاه می‌کردیم و یا کارگران ساختمانی.”

اما آنچه ایران از دیدگاه پاسدار فلکی می باید بدنبال آن باشد، یافتن شخصی مانند حسن نصرااله در بین افغانیهاست و می گوید: “ما در لبنان سید حسن نصرالله را پیدا کرده‌ایم در حالی که در اینجا از بین این همه روحانی فعال و انقلابی، یک نفر لیدر و رهبر حاضر در عرصه نبرد را نشناخته‌ایم و این خیل عظیم نیرو را سازماندهی نکرده‌ایم.”

اما مدیریت و فرماندهی افغانیهای سوریه بدست کیست؟ و تاکنون چه موفقیتهایی داشته اند؟ فلکی پاسخ می دهد: “این افغان‌ها تحت فرماندهی نیروهای حاج قاسم از سقوط زینبیه و دمشق و فرودگاه ممانعت کردند و ریخته شدن خون این شیعیان افغان، ما را تحریک و وادار کرد که برویم و کمکشان کنیم. اول آن‌ها رفتند و پیشقراول بودند. فکر نکنیم ما ایرانی‌ها در سوریه می‌جنگیم. این مردان افغان هستند که آن‌جا تحت فرماندهی ما حماسه‌آفرینی می‌کنند.”

اما از سخنان فلکی به خوبی هویداست که این ارتش به اصطلاح آزادیبخش تنها به افغانیها اکتفا نخواهد کرد و اهداف بلندپروازانه تری دارد: “هسته اولیه ارتش آزادیبخش شیعیان و مسلمانان جهان در سوریه فراهم شد. امروز این توفیق را ما بچه‌های نسل زمان جنگ داریم که آن زمان، وحدت بین اقوام را ایجاد کردیم، حالا وحدت بین ملل را ایجاد کنیم، تشکیل هسته اولیه ارتش آزادیبخشی با این هدف است که ان‌شا‌الله قرار است ما 23 سال دیگر به نام اسرائیل، چیزی نداشته باشیم. الان این لشکرها کنار مرز اسرائل هستند. پایه و اساس این مبارزه را همین برادران فاطمیون گذاشتند.”

پاسدار فلکی برای اولین بار به نام و تشکل نیروهای مورد پشتیبانی رژیم در سوریه و عراق اشاره می کند و می گوید: “لشکر زینبیون که پاکستانی هستند، با فرماندهی برادران سپاهی عمل می‌کنند. لشکر فاطمیون، چندین تیپ دارد که برادران افغان هستند و حتی برادران سنی هم در این لشکر دیده می‌شوند. هدایت این لشکر هم با برادران سپاهی است. ما در این لشکرها هم در سطح صف و هم در ستاد، فرماندهانی از سپاه و نیروهای خودشان داریم. این لشکرها در کنار هم با یک لباس، با یک پرچم و با یک سازمان در یک جبهه، جهاد می‌کنند. لشکر حیدریون هم داریم که برادران عراقی هستند. لشکری داریم به نام حزب الله که دو بخش است؛ یکسری‌شان حزب الله لبنان هستند و عده دیگری حزب الله سوریه از اهالی دمشق و نبل و الزهرا هستند.”

از لابلای سخنان پاسدار فلکی، نقش خامنه ای در سازماندهی این نیروها و نیز دخالت ایران در یمن به خوبی آشکار می شد به این قسمت دقت کنید: “تشکیل ارتش آزادیبخش شیعی که الان فرمانده‌اش حاج قاسم سلیمانی است و مطیع امر رهبر انقلاب هستند و یک جبهه این ارتش در سوریه است و یک جبهه دیگرش در عراق است و جبهه دیگرش در یمن. قرار نیست که همه این ارتش از نیروهای ایرانی باشند. در هر منطقه‌ای که احساس می‌شود این ارتش در آنجا نیاز است، با ساماندهی مردم همان منطقه، نیروی لازم تامین می‌شود”.

فلکی اما می خواهد در رابطه به کوردستان ایران دو مورد را کتمان کند، یکی ناآرامیها و جنگ کنونی بین حزب دمکرات کوردستان ایران و رژیم و دیگری وجود بی عدالتیهای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و …غیره و می گوید: “ما ظرف دو سال حضور دشمن را در کردستان و غرب از بین بردیم، اما سال‌ها طول کشید تا عدالت و حقانیت‌مان را به مردم محروم کردستان و غرب کشور بشناساینم و امروز می‌بینید که پیرانشهر، بانه و سردشت یکی از امن‌ترین مناطق کشور هستند که‌ هر کسی می‌خواهد برای بچه‌اش جهیزیه بگیرد یا وسایل منزل بخرد، به آن جا می‌رود”.

و او باز در مورد کوردستان به دروغ و کذب پناه می برد و می گوید:  “20 سال پیش همین جا (کوردستان) پاسداران ما را با موزاییک سر می‌بریدند.”

پاسدار فلکی در میانه سخنانش به خوبی و روشنی نقش جنجگویانه و صلح ستیزانه رژیم ایران را بیان می کند و اشاره می کند که خون و جنگ برای آنها همچنان که خمینی نیز گفته بود، موهبت الهی است و می گوید: “خاصیت خون، جوشش غیرت دینی است. وجود ما غیر از بحث تکلیف، باعث می‌شود غیرت مردم در کشورهای اسلامی ‌به ویژه در ایران به غلیان بیاید و مردم احساس غرور می‌کنند. اگر ما دشمن فعلی که علیه ما دارد سازماندهی می‌شود را از بین ببریم، این دیگر جایی برای کشور دیگری نخواهد داشت. وقتی خودمان را قدرتمند نشان بدهیم، دیگر این‌ها کاری نمی‌توانند علیه ما بکنند.”

 در بخش دیگری به عربستان و اسرائیل و ترکیه می تازد و در مورد نقش آنها در داعش می گوید: “داعش دست پرورده تفکر و پول عربستان و سازماندهی اسراییل و حمایت غرب و ترکیه است.”

هرچند مسئولان و مقامات رژیم ایران تاکنون به وجود نیروهایشان و نقششان در جنگ سوریه دامن نمی زدند اما فلکی دیدگاه دیگری دارد، وی برعکس به بزرگنمایی لشکرهایی از قبیل فاطمیون در ایران اعتقاد دارد و می گوید: “ما در مملکت خودمان باید بلندگو در اختیار آن‌ها قرار بدهیم. ابوحامد (شهید توسلی) یکی از فرماندهان فاطمیون بوده و ما به جز چند همایش، از این گروه خیلی حرفی نمی‌زنیم. ما می‌توانیم به یک ساماندهی کلان برای تبلیغ در این زمینه برسیم.”

در آخر اینکه، همچنانکه از تمامی سطور و گفته های سخنان پاسدار فلکی به خوبی برمیاید، خامنه ای نقش اصلی را در هدایت جنگ سوریه و عراق و تمامی این جریانات برعهده دارد :”مقام معظم رهبری اولین کسی است که خانواده فاطمیون را به حضور پذیرفتند و این معنای بلندی دارد و باید از این پتانسیل ایجاد شده استفاده کرد.”

نظرات

پاسخی بگذارید