چرا جمهوری اسلامی عامل حملات اخیر در کشمیر هندوستان و کشتار زائران هندوست؟

0
1976

نگاه روژی کورد

پیش بینی جهت گیریها، تغییر سیاست و تاکتیک و نیز دست اندازیهای جمهوری اسلامی در دیگر کشور و نیز حملات و دردسرسازیهای جمهوری اسلامی، چندان کار سخت و صعبی نیز نیست، کافی است تا به سخنرانیهای علی خامنه ای با تأمل گوش فرا دهیم.

علی خامنه ای که در طول دوران سیاست خود و از جمله ریاست جمهوری و رهبری اش، تاکنون حتی یک کنفرانس خبری نیز نداشته است، همواره در جریان سخنرانی هایش، مواضع و فرامین خود را به نهادهای زیردست و فرمان خود و نیز دیگر قوه ها ابلاغ می کند.

یکی از این موارد که امروز شاهد تحقق آن هستیم و با توجه به سخنان علی خامنه ای می توانیم بدون هیچ شبهه ای آنرا به جمهوری اسلامی نسبت بدهیم، “حمله به پلیس در کشمیر و کشته شدن 6 زائر هندو و زخمی شدن 12 تن” در این منطقه است، منطقه ای از کشمیر که تحت حاکمیت هندوستان است.

خامنه اى، رهبر جمهورى اسلامى، در خطبه هاى نماز عید فطر ١٣٩۶ (٢۶ ژوئن ٢٠١٧) با اشاره به تنازعات منطقه اى از “زخم هاى زیادى” که بر پیکره امت اسلامى وارد شده سخن گفت و در ادامه بعد از مدتها مساله کشمیر را نیز به میان کشید. به گفته وى، “دنیای اسلام باید به‌ طور صریح از مردم یمن حمایت کند و از ظالمان و ستمگرانی که به این مردم – در روز ماه رمضان، در ماه مبارک – آن‌ گونه تهاجم هایى انجام مى دهند، اظهار برائت و بیزاری بکند، از مردم حمایت بکند؛ از مردم بحرین و مردم کشمیر همین‌ جور”.

سخنان علی خامنه اى درباره لزوم حمایت از مسلمانان کشمیر درست چند روز پیش از آن مطرح گردید که نارندرا مودى، نخست وزیر ملى گراى هند، قرار بود سفرى تاریخى به اسرائیل براى دیدار با بنیامین نتانیاهو و تقویت روابط دوجانبه انجام دهد. مودى اولین رهبر هند است که به طور رسمى از اسرائیل دیدار مى کند. او در طول این سفر که سه روز به طول انجامید، بیش از ۵٠ بار درباره جذاب و مفید بودن دیدارش توییت کرد.

انگیزه های جمهوری اسلامی برای انجام حمله دیروز کشمیر:

هرچند جمهوری اسلامی با توجه به سیاستهای بنیادی اش در رابطه با صدور انقلاب و نیز سوءاستفاده از دین در راستای تقویت مداخلاتش در دیگر کشورها و نیز بهره برداریهای سیاسی از اختلافات دینی و مذهبی، سعی داشته است همواره در مسئله نزاع بر سر کشمیر از مسلمانان این منطقه حمایت کند اما ریشه اصلی تغییر کنونی سیاست جمهوری اسلامی و دامن زدن به خشونت در این مطقه را باید به تغییر سیاست هند پس از نخست وزیری نارندرا دامورداس مودی بازگرداند.

مورداس نخست‌وزیر فعلی هند است. این سیاستمدار هندی از رهبران حزب هندو ـ ملی‌گرای حزب بهاراتیا جاناتا است و از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ سروزیر ایالت گجرات هند بود. مودی نامزد بهاراتیا جاناتا در انتخابات پارلمانی ۲۰۱۴ برای تصدی پست نخست‌وزیری بود و با پیروزی این حزب مودی به جای منموهان سینگ از حزب کنگرهٔ هند نخست وزیر هند شد.

پس از رسیدن وی به نخست وزیری، سیاستهای هندوستان به طور کلی چندین تغییر اساسی را به خود دیده است که عبارتند از:

1- تقویت رابطه با امریکا

2- تقویت رابطه با سعودی

3- تقویت رابطه با اسرائیل که این مورد از انگیزه های اصلی جمهوری اسلامی برای ایجاد دردسر برای هندوستان به شمار می رود. حمله روز گذشته کشمیر دقیقا پس از سفر تاریخی نخست وزیر هند به اسرائیل انجام شده است، سفری که به عنوان اولین سفر مقامات بلندپایه هندی به اسرائیل و نقطه تغییر روابط این دو کشور به شمار می رود.

هیچگونه تردیدی در این مسئله وجود ندارد که جمهوری اسلامی که اکنون خود را در معرض حمله خارجی می بیند و از سوی دیگر نیز فارغ از مسائل و معضلات اجتماعی از جمله آمار بالای اعتیاد، طلاق، فروش اعضای بدن کودکان، قاچاق دختران جهت بهره کشی جنسی و … با معضل بی آبی نیز روبروست و از دیگر سو، مبارزات ملی گرایانه کوردها و نیز مبارزات مسلحانه بلوچها و نیز مبارزات مدنی عربها، توانسته است آرامشی را که جمهوری اسلامی در سایه ایجاد جنگ و بلوا در دیگر کشورها برای خود تامین کند را بر هم زده است، هرگونه نزدیکی با امریکا، سعودی و اسرائیل را تحمل نمی تواند بکند.

مسئله دیگری که تاکنون مشخص نیست و در هاله ای از ابهام قرار دارد، احتمال سازش بین جمهوری اسلامی و پاکستان و معامله بر روی “جیش العدل” باشد، در آینده ای نه چندان دور می توان به این سوال پاسخ داد که “آیا جذب حمایت پاکستان چهت حذف جیش العدل” می تواند دلیلی از سوی جمهوری اسلامی برای حمایت از مسلمانان کشمیری باشد یا خیر؟

در صورت معامله پاکستان با جمهوری اسلامی در این زمینه، می توان گفت که با حذف پشت جبهه جنبش جیش العدل و نیز احتمال حمله دو طرفه به این جنبش بلوچستان، می توان این بخش از فعالیتهای نظامی علیه جمهوری اسلامی را در معرض خطر دید.

نظرات