صابر ملک رئیسی را دریابیم پیش از آنکه دیر شود

0
856

اگر من بجای قاضی پرونده ات بودم تو را اعدام میکردم ،برو آرام بشین خبری از معالجه نیست،،!! این بخشی از پاسخ یک قاضی زندان به محمد صابر ملک رئیسی زندانی سیاسی اهلسنت بلوچ برای درخواست معالجه است.

این سخنان، بظاهر معمولی و پیش پا افتاده هستند. اما زمانی که آنها را مورد کنکاش قرار بدهیم و دقت کنیم که این سخنان یک قاضی است که در مقابل درخواست معالجه یک اسیر گفته شده، قضیه اندکی متفاوت میشود. این سخنان که به وضوح میتوان به عمق نفرت گوینده آن پی برد با تصور اینکه مامورین و نگهبانان این زندان چه رفتار و نفرتی خواهند داشت بسیار نگران کننده خواهد بود و بی گمان نسبت به وضعیت آن زندانی نگرانی شدیدی ایجاد خواهد کرد.

 تهدیدات قاضی اردبیلی بر علیه این جوان اهلسنت بلوچ پایان ماجرا نیست بلکه در این داستان مامورین زندان نقش مخرب تری دارند ،این زندانیان اهلسنت و در راس آنها صابر ملک رئیسی بارها از سوی این ماموران، با این مضمون مخاطب قرار گرفته است،، “فکر می کنی محکومیت ده ساله خودت را تمام می کنی و از اینجا می روی؟ نه بلکه جنازه تو از زندان بیرون می رود.”

 شاید بتوان گمان کرد این سخنان در حد حرف هستند و برای ترساندن و شکنجه روحی این زندانیان ابراز میشوند!
اما واقعیت و شواهد موجود خلاف این تصور را ثابت می کنند. سال گذشته این مامورین با بهره گیری از احساسات زندانیان اردبیلی – که اکثرا شیعه مذهب هستند – و گفتن الفاظی همچون “داعشی به همراه اینکه، اینها همان کسانی هستند که در سوریه و عراق شیعیان را میکشند.” کافی بوده است که زندانیان زندان مرکزی اردبیل برای خواباندن نفرت فطری شان نسبت به زندانیان اهلسنت بلوچ آنها را مورد حمله قرار بدهند که بر اثر این ضرب و شتم ها دست محمد امین ایرانشهری دیگر زندانی سیاسی ودوست و همبندی صابر ملک رئیسی شکسته است. اما گویا بهره گیری از احساسات زندانیان شیعه مذهب برای عذاب دادن صابر و دیگر همبندیان اهلسنتش برای فرونشاندن نفرت نهادینه شده این ماموران کافی نبوده است و مجبور شده اند خود دست به شلاق ببرند و صابر و دیگر زندانیان اهلسنت را مورد ضرب و شتم قرار بدهند. کوچکترین زندانی سیاسی بازداشت شده در همین راستا 14 ساعت کامل در هوای سرد و برفی اردبیل و بر روی زمینِ پوشیده از برف زندان به زنجیر کشیده شده است ،وضعیتی از سردی و بی کسی بر این زندانی عارض شده که “از پروردگار خودش بارها آرزوی مرگ کرده.”
 وجود پر تکرار این مسائل در کنار بی کسی و بی فریادی این زندانی و دیگر زندانیان عقیدتی سیاسی اهلسنت بلوچ که در اردبیل مشغول گزراندن دوران حبس خود هستند باعث شده است که جان آنها بشدت در معرض خطر قرار بگیرد و به نفس کشیدن فردای خود امید نداشته باشند.

 اکثر زندانیان سیاسی و عقیدتی اهلسنت بدلیل نوع نظام حاکم بر ایران در حال سپری کردن شرایطی مترادف با زندگی زندانیان فیلمهای هالیوودی هستند. امری که میطلبد انسانهای آزاده و ایرانیانی که اگر هنوز وجدان انسان بودنشان نفس میکشد و زنده است باید برای زنده ماندن صابر و دیگر زندانیان عقیدتی سیاسی اهلسنت پیش از آنکه دیر شود فعالیت کنند.

Comments

comments

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here